ولايت آسماني مهدي

 

 

راز نام گذاری مولایم صاحب الزمان به قائم

وجود مبارک حجة بن الحسن(عج) دارای القاب و اسامی متعددی است که هریک وجه خاصی از آن ذات کریم را بیان می‏دارد. از القاب مشهور حضرتش می‏توان به «قائم» اشاره‏ای ویژه داشت، زیرا این نام مبارک در روایاتی آمده است که گویای سرّ لطیفی است. برای تسمیه آن پیشوای منتظر به قائم وجوه متعددی ذکر گردیده که به برخی از آنها اشاره می‏شود:

       1.      از حضرت باقر(علیه‌السلام) پرسیدند: مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آری. گفتند: پس چرا تنها دوازدهمین شما به این نام، نامیده شد؟ فرمود: آن هنگام که جدّمان حسین(علیه‌السلام) به شهادت رسید، فرشتگان با اشک و آه، ضجه‏زنان گفتند: ای اله و ای سید ما! آیا نمی‏نگری که با بنده برگزیده و فرزند برگزیده تو چه می‏کنند؟ خداوند به آنان چنین وحی کرد: ای فرشتگان من آرام باشید! به عزّت و جلالم سوگند! حتماً از آن‏ها انتقام خواهم گرفت، هرچند مدت‏ها بگذرد؛ آن‏گاه پرده را کنار زد و امامان پس از حسین(علیه‌السلام) را به فرشتگان نمایاند؛ در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز می‏خواند، پس خداوند به فرشتگان فرمود: با این شخص ایستاده (قائم) از آن‏ها انتقام می‏گیرم: عن أبی حمزة ثابت بن دینار الثمالی قال: سألت أباجعفر محمد بن علی الباقر(علیه‌السلام) یا ابن رسول الله... فلستم کلّکم قائمین بالحق؟ قال: بلی، قلت: فلِمَ سمّی القائم قائماً؟ قال: لمّا قُتل جدّی الحسین(علیه‌السلام) ضجت علیه الملائکة إلی الله تعالی بالبکاء و النحیب و قالوا: إلهنا و سیّدنا! أتغفل عمّن قتل صفوتک و ابن صفوتک و خیرتک من خلقک؟ فأوحی الله (عزّوجل) إلیهم: قروا ملائکتی. فوعزتی و جلالی! لأنتقمنَّ منهم ولو بعد حین؛ ثم کشف الله (عزّوجلّ) عن الأئمّة من ولد الحسین(علیه‌السلام) للملائکة، فسرّت الملائکة بذلک؛ فإذا أحدهم قائم یصلّی فقال الله (عزّوجلّ): بذلک القائم انتقم منهم.[1]

        2.      بر اثر غیبت طولانی، یاد آن وجود مبارک از خاطره بسیاری از افراد محو و فراموش می‏شود و آن‏گاه حضرتش پس از این فراموشی ناگوار قیام می‏کند: عن الصقر بن دلف قال سمعت أبا جعفر محمد بن علی الرضا(علیه‌السلام) قلت له یابن رسول الله ولِمَ سُمّی القائم؟ قال(علیه‌السلام): لأنّه یقوم بعد موت ذکره و ارتداد أکثر القائلین بإمامته.[2]

       3 .      او را از آن جهت قائم نامیدند که قیام به حق او در میان قیام ائمه دیگر که همگی قائم به حق بودند از ویژگی خاصی برخوردار است: سُمّی بالقائم لقیامه بالحق.[3]

در ویژگی قیام آن حضرت روایاتی هست از جمله حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه‌السلام) می‏گوید که به امام جواد(علیه‌السلام) عرض کردم که آرزو می‏کنم قائم آل محمد شما باشید و عدل و داد را در زمین بگسترانید. امام جواد(علیه‌السلام) فرمود که همه ما قائم به امر خدا و هدایت کننده به دین او هستیم؛ امّا آن قائم که خداوند با او زمین را از اهل کفر و عناد در برابر حق پاک می‏کند و از عدل و داد پر می‏سازد، من نیستم؛ او همان است که ولادتش از مردم مخفی و شخصش غائب می‏گردد... هم نام و هم کنیه رسول خداست...: إنی لأرجو أن تکون القائم من أهل بیت محمد الذی یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما مُلئت جوراً و ظلماً. فقال (علیه‌السلام): یا أبا القاسم! ما منّا إلاّ و هو قائم بأمر الله (عزّوجل) و هاد إلی دین الله؛ و لکن القائم الذی یطهّر الله(عزّوجلّ) به الأرض من أهل الکفر و الجحود و یملأها عدلاً و قسطاً هو الذی تخفی علی الناس ولادته و یغیب عنهم شخصه و یحرم علیهم تسمیته و هو سَمِیّ رسول الله‏صلی الله علیه و آله و سلم و کنیّه و هو الذی تطوی له الأرض و یذلّ له کل صعب یجتمع إلیه من أصحابه عدة أهل بدر ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلاً من أقاصی الأرض و ذلک قول الله (عزّوجلّ):﴿اَینَ ما تَکُونُوا یَأت بکُمُ اللهُ جَمیعًا إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شی‏ءٍ قَدیر﴾.[4] فإذا اجتمعت له هذه العدة من أهل الإخلاص، أظهر الله أمره فإذا کمل له العقد و هو عشرة آلاف رجل خرج بإذن الله (عزّوجلّ) فلایزال یقتل أعداء الله حتی یرضی الله (عزّوجلّ). قال عبدالعظیم: قلت له: یا سیدی! و کیف یعلم أن الله(عزّوجلّ) قد رضی؟ قال: یلقی فی قلبه الرحمة.[5]
نیز حضرت عبدالعظیم می‏گوید: تصمیم داشتم این مطلب را از حضرت جواد الائمه بپرسم که ایشان فرمود: قائم ما مهدی است که حتماً در غیبت به سر خواهد برد و باید منتظر ظهور آن حضرت بود و پس از ظهور باید از وی اطاعت کرد: ... فابتدأنی فقال لی: یا أبا القاسم! إنّ القائم منا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی.[6]
این لقب، تنها به امام عصر(عج) تعلق دارد، گرچه قبلاً گفته شد که قیام به قسط از شرایط عمومی امامت معصومان است: فلعمری ما الإمام إلاّ الحاکم بالکتاب؛ القائم بالقسط[7]؛ انّما هم الأئمّة(علیهم‌السلام) القوامون بدین الله[8]؛ امّا لقب پرافتخار «قائم» از القاب اختصاصی حضرت بقیة الله است: لیعدن أحدکم لخروج القائم[9]؛ ینادی مناد من السماء باسم القائم(عج) فیسمع ما بین المشرق و المغرب... و هو صوت جبرئیل الروح الأمین[10] و تنها آن حضرت به عنوان «قائم آل‏محمد» شناخته می‏شود: ان أدرکت القائم من آل محمد نصرته[11]؛ و منّا المصطفی و المرتضی و منّا یکون المهدی قائم هذه الاُمة[12]، به گونه‏ای که به شیوه‏ای پسندیده مرسوم گردیده است که هنگام ذکر این نام شریف شنوندگان به احترام آن حضرت و به یاد او قیام می‏کنند.
پی نوشت ها:
[1] ـ علل الشرایع، ج 1، ص 192 ـ 191؛ بحار الانوار، ج45، ص221 و ج51، ص29 ـ 28.
[2] ـ کمال الدین، ج 2، ص 50؛ بحار الانوار، ج51، ص30.
[3] ـ الارشاد، ج 2، ص 50 ـ 49؛ بحار الانوار، ج51، ص 283.
[4] ـ سوره بقره، آیه 148.
[5] ـ کمال الدین، ج 2، ص 50 ـ 49؛ بحار الانوار، ج52، ص283.
[6] ـ کمال الدین، ج 2، ص 49.
[7] ـ الارشاد ، ج 2، ص 39.

 


سه شنبه 28 مرداد 1393

|
 

( استمرار ولایت از ابراهیم خلیل الله تا طاووس بهشت مهدی فاطمه (س

 

 

استمرار ولایت از ابراهیم(ع) تا امام زمان(ع)

نیل همه فرزندان صالح ابراهیم(ع) به امامت

ذریه ابراهیم(ع) یا محسن یا ظالم‌اند: "و من ذریتها محسن و ظالم لنفسه مبین".

محسن، هم در حق خویش و هم در حق دیگران نیکوکردار است، پس آن که به دیگران احسان کند، و بر جان خویش ستم روا دارد محسن نیست. از تامل در آنچه گذشت و انضمام این آیه کریمه که خداوند به خلیلش فرمود "لاینال عهدی الظلمین" درمی‌یابیم که عهد امامت به فرزندان محسن آن حضرت رسیده است، زیرا پس از چنین تقسیمی در ذریه آن حضرت و بیان آنکه عهد امامت به ظالمین نمی‌رسد، فرض عدم تعلق این عهد الهی به محسنان به معنای بیهوده بودن آن تقسیم و این تقیید خواهد بود و از آنجا که سخن ذات اقدس اله از هر لغو و بیهوده‌ای منزه است، چنین فرضی از اساس باطل است.

برپایه برهان یاد شده، عهد امامت به همه فرزندان محسن حضرت ابراهیم(ع) رسیده است، یعنی همه انبیاء و اولیاء الهی که از نسل آن حضرت‌اند امام نیز هستند. اگرچه در قرآن به امامت بسیاری از انبیاء ابراهیمی چونان موسی، عیسی یا رسول‌اکرم(ص) تصریح نشده است، براساس برهان یاد شده، با اطمینان می‌توان گفت تمام فرزندان و ذریه محسن و صالح آن حضرت از اسماعیل و اسحاق تا موسی و عیسی و حضرت خاتم‌الانبیاء و از آن وجود مبارک تا ذخیره عالم، حجه‌‌بن الحسن المهدی(عج) به مقام امامت رسیده‌اند.

تجلی انوار درخشان ولایت و امامت (در تکوین و تشریع) در وجود مقدس خاتم پیامبران محمد(ص) از تابش خورشید روشن‌تر است، از این رو کسی را مجال انکار استمرار عهد امامت و مقام نبوت درباره حضرتش نیست. آری توهم رهایی بشر از ولایت تشریعی پس از ارتحال حضرت خاتم‌الانبیا هست که ذهن برخی را به خود مشغول کرده و بدین زعم آفل انداخته است که سلسله درخشان امامت و ولایت، گرچه از ابراهیم خلیل الرحمان تا وجود مبارک خاتم پیامبران استمرار داشته است، اما با ارتحال وجود شریفش این سلسله نیز پایان گرفت و بشر از آن پس از هر ولای تشریعی رها شد!

این توهم، ناروا و این پندار خطاست، زیرا جانشینان انبیا، به ویژه امامان معصوم از ذریه نبی مکرم اسلام(ص) گرچه پیامبر نیستند، حضوری پیامبرگونه دارند: به آنان وحی تشریعی نمی‌شود تا حکم تازه‌ای بیاورند، امام از مقام و جایگاه ولایت کار پیامبرانه می‌کنند، چون ولایت باطنی انبیاء در امام معصوم نیز حضور و ظهور دارد. این ولایت، نه تنها ولایت معنوی بر محور قرب فرائض و نوافل است، بلکه همان ولایت تشریعی و سرپرستی امت است که هرگز زوال نمی‌پذیرد. "انما ولیکم‌الله و رسوله والذین ء امنوالذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم رکعون"سرپرست شما تنها خدا و پیامبر اوست و آنان که ایمان آوردند، همانانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند. "

وجود مقدس خاتم انبیا(ع) در غدیر خم بر همین سرپرستی اصرار ورزید و فرمود: الست اولی بکم منکم بانفسکم و پس از پاسخ مثبت همگان فرمود: فمن کنت مولاه فهذا علی مولاه.

براساس آنچه گفته آمد، از داوری میان مردم تا تبیین و تفسیر آیات کلام الهی و در یک جمله آنچه جامعه‌ای زنده و پویا بدان نیازمند است، به سرپرستی ولی معصوم است و پس از رحلت پیامبراعظم(ص)، این ولایت و امامت به وجود مبارک علی(ع) رسید و چنین جانشینی، سخنش سخن پیامبر و خداست و در جایگاه استدلال، برهان می‌آورد و آنجا که مجال بیان است، حکم خدا را با حکمت و موعظت و جدال احسن بیان می‌کند، آنچه را حلال بداند، حلال و هر چه را حرام شمارد، حرام خواهد بود.

اگر امت و شرایط زمان با او همراه باشد، خلافت ظاهری را نیز در دست می‌گیرد و با عهده گرفتن اداره امور جامعه، حراست از کیان دین و امت رامی‌پذیرد، که حضور امت و بیعت با امام خود حجتی است برای آن حضرت: لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر.

پذیرش حکم و فرمان او چون امر خدا و رسولش بی‌چون و چرا بر همگان واجب است: "و ما کان لمومن و لامومنه اذا قضی‌الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم و من یعص‌الله و رسوله فقد ضل ضللا مبینا".

آن معصومی که چنین مقامی دارد و بر تخت جانشینی آخرین پیامبر خدا تکیه می‌زند، براساس "النبی اولی بالمومنین من انفسهم" صاحب همان ولایت تشریعی و سرپرستی نبی خاتم(ص) است. این سلسله پس از پیامبر اسلام

محمدبن عبدالله(ص) با وجود مقدس امیر مومنان علی(ع) آغاز و به وجود مبارک خاتم الاوصیاء حجه‌بن‌الحسن‌المهدی(عج) ادامه می‌یابد.

بیان این سلسله نورانی در سخن صادق آل محمد(ص) چنین جلوه می‌کند: قبل از وفات رسول اکرم خداوند سبحان کتابی را که با مهرهایی از طلا مهر شده بود، بر آن حضرت نازل کرد و فرمود: ‌ای محمد! این وصیت تو به نجبای از اهل بیت توست. پیامبراکرم از جبرئیل پرسید: نجبای من کیان‌اند؟ جبرئیل عرض کرد: علی‌بن ابی‌طالب و فرزندانش. نبی مکرم اسلام آن کتاب را به امیر مومنان داد و به او امر فرمود: یک مهرش را باز کن و به آنچه در اوست عمل کن. امیر مومنان چنان کرد و سپس آن را به فرزندش امام حسن(ع) داد، او نیز با گشودن مهری به محتوای وصیت عمل کرد، آن گاه مکتوب را به امام حسین(ع) سپرد، وی نیز با گشودن مهر مربوط به خود نگریست که در آن نگاشته است: همراه با گروه خود، برای به شهادت رسیدن خارج شو که بی‌تو شهادت بهره آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش. او نیز چنان کرد و پس از آن کتاب را به علی‌بن حسین(ع) واگذارد و آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خویش دریافت که در آن نگاشته است: همراه با گروه خود، برای به شهادت رسیدن خارج شو که بی‌تو شهادت بهره آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش، او نیز چنان کرد و پس از آن کتاب را به علی‌بن حسین(ع) واگذارد و آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خویش دریافت که در آن نگاشته است: سکوت پیشه‌کن، در منزل خود بنشین و تا فرا رسیدن مرگت به عبادت پروردگارت مشغول باش و آن جناب چنین کرد. پس کتاب را به فرزندش محمدبن علی(ع) داد، آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خود، ماموریتش را چنین دریافت: به مردم حدیث بگو و فتوا بده و از کسی جز خدای عزوجل نترس، زیرا کسی توان آسیب رساندن به تو را ندارد [تا آن گاه که خدا بخواهد] او نیز چنین کرد و سرانجام، مکتوب را به فرزندش جعفربن محمد(ص) سپرد، او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مامور شد: به مردم حدیث بگو، فتوا بده و علوم اهل بیت را منتشر کن، پدران صالح خود را تصدیق کن و از کسی جز خدای عزوجل هراسان مباش، زیرا تو در پناه و امانی. او نیز چنین کرد و آن را به فرزند خود موسی‌بن جعفر(ع) سپرد و موسی بن جعفر(ع) آن را به امام پس از خود خواهد سپرد و او نیز این گونه خواهد کرد، تا آنکه حضرت مهدی(عج) قیام کند. )

 

بشارت ائمه به وجود مبارک ولی‌عصر(عج

از جمله کارهای گوناگون انبیا (ع) تصدیق انبیای پیشین و بشارت به پیامبران پسین بوده است: "مصدقا لما بین یدیه") "و مبشرا برسول یاتی). )

انبیا همه از حقیقتی واحد منشا می‌گیرند و از یک ذات سخن می‌گویند و مردم را به همان مبدا واحد می‌خوانند، از این رو هر پیامبری پیامبر پیشین را تایید می‌کند و زمینه تبشیر پیامبر بعدی را فراهم می‌آورد.

ائمه(ع) نیز هر یک زمینه ظهور امام بعدی را فراهم و امامان گذشته را تصدیق می‌کردند، ولی بشارت تمام امامان به ظهور امام قائم، ویژگی منحصر به وجود مبارک ولی‌عصر(عج) است که خاتم اوصیاست. این تصدیق و تبشیر، نشانه هماهنگی و هم‌آوایی سلسله ولایت و نظیر هم‌آوایی سلسله نبوت و رسالت است.

پاورقی:

1- سوره صافات، آیه 113. ضمیر تثنیه "هما" در آیه به ابراهیم و اسحاق(ع) باز می‌گردد و از آنجا که اسحاق خود فرزند ابراهیم(ع) است ذریه اسحاق، ذریه ابراهیم خواهد بود.

2 - سوره بقره، آیه 124.

3- سوره مائده، آیه 55.

4 - الارشاد، ج 1، ص 8 و 176، التوحید، صدوق، ص 212، ر. ک: کشف الغمه، ج 1، ص 237، بحارالانوار، ج 21، ص 387.

5 - نهج‌البلاغه، خطبه 3، بند16.

6 - سوره احزاب، آیه 36.

7 - سوره احزاب، آیه 6.

8 - الکافی، ج 1، ص 279 -281.

9 - سوره بقره، آیه 97.

10 - سوره صف، آیه 6.

آيت الله جوادي آملي

 


پنج شنبه 23 مرداد 1393

|
 

جنگ های آغازین دولت مهدی موعود(عج)آنکه با آمدنش آرزوی تمامی انبیا را براورده می کند

 

 

اشاره
با ظهور حضرت (عليه السلام) و اعلام ‌آغاز انقلاب جهاني اش ستمگران و گردن كشان و... به مقابله با حضرت بر مي خيزند . حضرت (عليه السلام) به دفاع بر مي خيزد. در اين ميان عده اي از دو طرف كشته مي شوند.
برخي عدد كشته شدگان را بسيار زياد مي دانند و از اين رهگذر مي خواهند، حضرت را يك چهره خون ريز معرفي كنند. گروهي نيز تعداد آن كشته ها را كم مي دانند. اين نوشته ، به نقد و بررسي سندي و دلالتي روايات مربوط به اين قتل ها مي پردازد و افراط و تفريط را در اين باره مي زدايد.


پيشگفتار
برخي در مورد قتل و كشتار در دوران ظهور ، افراط مي كنند و از امام زمان عليه السلام و ياران اش ، چهره اي خشن ارائه مي دهند. آنان ، به رواياتي استدلال مي كنند كه در آن ها ، اشاره به كشته شدن دو سوم مردم ، (از هر نه نفر ، هفت نفر ، از هر هفت نفر ، پنج نفر ) و يا اين كه بيش تر مردم كشته مي شوند و از كشته ها ، پشته ساخته مي شود و جوي خون جاري مي گردد و ... دارند.

برخي ديگر ، تفريط مي كنند و مي گويند حتي ، به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خون ريزي نمي شود و...
در اين نوشتار، به نقد و بررسي روايي و دلالي احاديث مربوطه مي پردازيم تا افراط و تفريط بودن انديشه هاي موجودمشخص گردند.
نكاتي كه قابل تامل است ، اين ها است :

الف)قتل و كشتار ، قبل از ظهوراست و يا بعد از آن

ب ) شيوه ي رفتار امام با دشمنان چه گونه خواهد بود

ج)حجم كشتار و اعدام و خون ريزي ها چه مقدار است

د) مقتولان ، چه كساني هستند

هـ) رواياتي كه ناظر بر اين موضوع است . آيا به نحو موجبه ي كليه است يا به نحو موجبه ي جزئيه .

اخباري كه در آن ها كشتار در حجم وسيعي مطرح شده اند ، بر دو قسم است :

الف ) يك سري از ‌آنها مربوط به ملاحم و فتن قبل از ظهور است و هيچ ربطي به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع نابسامان جهان در پيش از ظهور دارد. اين دسته‌، بيش تر از مراسيل عامه است . اگر تعدادي از آن ها هم جزء مسانيد باشد، هيچ گونه ارتباطي با بحث ما ، يعني قتل هاي دوران حكومت امام مهدي عج الله و تعالي فرجه الشريف ، ندارد.

ب ) يك سري از آنها ، مربوط به هنگامه ي ظهور و حكومت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف است. اين نوع روايات ، نيز دو گونه اند :

1. رواياتي كه از طريق عامه و از نبويات است و بيش تر آن ها ، مشكل سندي دارند، به طوري كه بعضي از آن ها ، مرسل ، و برخي از آن ها ، به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) منتهي نمي شوند، بلكه از افرادي مانند كعب الاحبار كه در زمان آن حضرت مسلمان نشده بود ، نقل شده است .

عمده ي اين روايات‌. از اسرائيليات است كه با اغراض مختلفي وارد كتاب هاي روايي شده است . عالماني از اهل تسنن ، مانند ابن كثير ، وقتي به روايات نقل شده از امثال كعب الاحبار مي رسد، مي گويد : خدا ما را از اين همه اخبار دروغي كه وارد تفسيرها و كتاب هاي روايي و كرده اند بي نياز كند1

2. رواياتي كه از طريق اهل بيت (عليه السلام) نقل شده و يا در كتاب هاي شيعه ذكر گرديده است . در اين كتاب ها ، اخبار منقول از حضرات معصوم (عليه السلام) و بعض ديگر كه نقل شده ، به اهل بيت (عليه السلام) منتهي نمي شود .مانند اخبار معمرين كه شيخ صدوق در كتاب كمال الدين از اهل تسنن نقل كرده است.

انديشه هاي تفريطي در كشتار به هنگام ظهور
گروهي بر آن اند كه امام زمان به هنگام ظهور ، از طريق ولايت و تصرف تكويني ، همه ي خلايق را مطيع و مسخر مي كند و كارها را با اعجاز و غير عادي انجام مي دهد. لذا كشتار و اعدام ، خيلي اندك خواهد بود. براي روشن شدن مطلب و دريافت پاسخ، به احاديثي از امام باقر و امام صادق (عليه السلام) متمسك مي شويم.

حديث 1ـ عن بشير بن ابي اراكه النبال ـ و لفظ الحديث علي روايه ابن عقده قال : لما قدمت المدينه انتهيت الي منزل ابي جعفر الباقر (عليه السلام) قلت (انهم) يقولون : انه اذا كان ذالك استقامت له الامور فلا يهريق محجمه دم . فقال :كلاً! والذي نفسي بيده! حتي تمسح و انتم العرق و العلق و او ما بيده الي جبهته2 .

بشير بن ابي اراكه نبار ـ لفظ حديث به روايت ابن عقده است ـ گويد هنگامي كه به مدينه وارد شدم ، به طرف منزل ابو جعفر امام باقر (عليه السلام) رفتم گفتم : (آنان (مرجثه) مي گويند، هنگامي كه آن امر (قيام قائم عج) روي دهد ، همه ي كارها براي او درست واستوار مي گردد و به اندازه ي يك ظرف حجامت هم خون نمي ريزد. پس فرمود : هرگز چنين نيست ! سوگند به آن كه جانم به دست او است ! كار به آنجا مي انجامد كه ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاك خواهيم كرد. (كنايه از سختي ها و دشواري هاي جنگ و درگيري است كه موجب پديد آمدن عرق و ايجاد زخم هاي خونين مي شود)

در اين هنگام ، ايشان ، با دست خود ، به پيشاني شان اشاره فرمودند .(كنايه از برطرف كردن عرق جبين است )

حديث 2ـ ... عن موسي بن بكر الواسطي عن بشير النبال ، قال قدمت المدينه و ذكر مثل الحديث المتقدم ، الا انه قال : لما قدمت المدينه قلت لابي جعفر(عليه السلام) : انهم يقولون : ان المهدي لوقام لاستقامت له الامور عفوا ، و لا يهريق محجمه دم . فقال : كلا ! و الذي نفسي بيده ! لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) حين ادميت رباعيته و شج في وجهه! كلا ! والذي نفسي بيده ! حتي نمسح نحن و انتم العرق و العلق3 . ثم مسح جبهته4 .

از موسي بن بكر واسطي ـ از بشير نبال ـ گفت :به مدينه رسيدم و همانند حديث قبلي را ذكر كرد ، جز اين كه گويد : هنگامي كه به مدينه رسيدم . به ابو جعفر اما باقرعليه السلام گفتم , آنان مرجثه مي گويند : همانا اگر مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)قيام كند، همه ي كارها به خودي خود، براي او درست و برقرار مي شود و به اندازه ي يك ظرف حجامتي خون نمي ريزد ، پس فرمود هرگز چنين نيست! سوگند به آن كه جانم در دست اوست ! اگر كارها ، خود به خود، براي كسي هموارمي شد ، مسلما براي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در زماني كه دندان هاي پيشين آن حضرت شكسته و صورت اش زخمي شد ، درست و برقرار مي گرديد! هرگز چنين نيست ! سوگند به آن كه جانم به دست اوست! كار ، به آن جا مي انجامد كه ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاك كنيم. سپس پيشاني خود را پاك كرد.

حديث 3- ... عن المفضل بن عمر ، قال :سمعت ابا عبدالله ، و قد ذكر القائم (عليه السلام) فقلت اني لارجو ان يكون امره في سهوله فقال : لايكون ذالك حتي تمسحوا العلق و العرق5 .

مفضل بن عمر گويد :در حضور امام صادق عليه السلام شنيدم كه از حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه و الشريف) ياد شد. پس عرض كردم : همانا اميدوارم كار ايشان به اساني صورت پذيرد. فرمود : آن امر صورت نمي پذيرد تا اين كه عرق و خون بسته شده را برطرف سازيد.

در سه حديث مذكور ملاحظه مي كنيم، آن طور نيست كه تمامي كارها در زمان قيام قائم عليه السلام به خودي خود و با اعجاز و تصرفات تكويني صورت پذيرد، هر چند ولايت تكويني و تصرف تكويني حضرت مهدي وساير امامان طاهر، هيچ گونه ترديدي نيست بلكه كار ، دشوارتر از آن چيزي است كه امثال مرجثه معتقدند.

ما ، مطابق روايات متعدد، نمي توانيم ادعا كنيم كه در هنگام ظهور، هيچ قتل و كشتاري رخ نمي دهد. زيرا در آن دوران‌، بحث از انتقام، اجراي حدود الهي و اقامه ي حكومت عدل جهاني است و مسلما، اين امر عظيم ، بدون برطرف كردن خارها و سنگ هاي سر راه آن حضرت ، ميسر و محقق نمي شود.

از طرفي ، تاريخ گواه است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) و امامان طاهر (عليه السلام) سعي داشته اند، امور را به طور عادي و در مسير طبيعي انجام دهند، لذا مي بينيم ، دندان هاي پيشين حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در جنگ مي شكند و زخم هايي در جنگ احد و...6 بر ايشان وارد مي شود و اميرالمومنين (عليه السلام) نيز در جنگ احد ، نود زخم بر مي دارد و ...7

البته آن حضرت و عترت طاهراش ، مخصوصا ، حضرت بقيه الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قدرت بر انجام دادن تصرفات تكويني را دارند و همواره معجزات و امدادهاي غيبي و الهي ، با آن حضرات و نيز مومنان مخلص و ايثارگر و حتي مستعضفان بوده و خواهد بود. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد خداوند،حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را به سه لشكر ياري مي دهد : فرشتگان ، مومنان ، رعب (ترس انداختن دردل دشمن)8

نيز حضرت (عليه السلام) مي فرمايد : ... خداوند ، حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) را با فرشتگان وجنّ وشيعيان مخلص ، ياري مي کند .9

به هر حال، لزومي ندارد كه ادعا كنيم امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تمام كارهايشان رااز طريق غيرعادي و به صورت اعجاز انجام مي دهد و بنابراين ، هيچ خوني ريخته نخواهد شد.

انديشه ي افراطي در كشتار به هنگام ظهور
در احاديثي كه ازطريق عامه رسيده است ، خون ريزي هاي خيلي زياد وحشتناك ذكر شده است . اينك به نقد و بررسي يكي از آن ها مي پردازيم.

يوسف بن يحيي مقدسي شافعي در كتاب عقدالدرر روايت مرسله اي را از اميرالمومنين (عليه السلام) درباره ي حوادث رم (روميه)10 نقل مي كند و مي گويد :

... فيكبر المسلمون ثلاث تكبيرات ، فتكون كالرمله علي نشز ، فيدخلونها ، فيقتلون بها خمسئه الف مقاتل ، و يقتسمون الاموال، حتي يكون الناس في الفي ء شيئا واحدا، لكل انسان منهم مئه الف دينار، و مئه راس ، ما بين جاريه و غلام11

پس مسلمانان، سه تكبير مي گويند و مانند ريگ و شن هاي رواني كه از بلندي ها فرو مي ريزند‌، داخل (روم) مي شوند ودر آن جا ، پانصد هزار جنگجو را مي كشند و غنائم و اموال را به طور مساوي تقسيم مي كنند ، و به هر يك از آنان ، صد هزار دينار و صد كنيز و يا غلام مي رسد. ...

اين روايت ـ مرسل است و مشكل سندي دارد و ازنظر محتوا نيز قابل اعتماد نيست. پيدا است كه جاعلان اين گونه احاديث ، در خدمت حكومت هاي جائر بوده اند و به جهت توجيه پاره اي جنگ هاي پس از پيامبر اكرم (صلي الله عليه واله وسلم) و قتل هاي عام ها و كشتارهاي وسيعي كه در آن صورت گرفت ، اين چنين مجعولاتي را وارد كتاب هاي روايي كرده اند. مانند روايتي كه به امام علي عليه السلام نسبت داده اند كه آن حضرت فرمود: فيقتل من الروم حتي يتغيرماء الفرات بالدم يعني آنقدر ازروميان را به قتل مي رساند كه آب فرات به خون تغييرمي كند12!

ابن كثير، درباره ي جنگ قادسيه مي گويد :

انهزم الفرس و لحقهم المسلمون، ... فقتل المسلمون بكمالهم و كانوا ثلاثين الفاء و قتل في العمركه عشره الاف و قتلوا قبل ذالك قريبا من ذالك 13.

لشكر ايرانيان ، منهزم شد و فرار كردند. مسلمانان، به تعقيب آنان پرداخته اند و تمامي فراريان را كه سي هزار نفر بودند ، به قتل رساندند. در جنگ سيزده هزار نفر انان را كشته بودند. همين عدد را نيز قبل از آن كشته بودند. ..

وقتي به كتاب هاي تاريخي كه در آن ها فتوحات را نوشته اند، مانند البداء و التاريخ ، و النهايه ، و ... مراجعه مي كنيم .مي بينيم كه فرماندهان و زير دستانشان ، جنايات زيادي را مرتكب شده اند.

رواياتي كه مي گويند ، ازهر نه نفر هفت نفر ، ويا از هر هفت نفر ، پنج نفر و يا دو ثلث مردم كشته مي شوند، به جنگ هاي قبل از ظهور ، نظر دارند و نه زمان ظهور.

از طرفي ، اختلاف در تعداد مقتولان نيز علت هاي گوناگوني مي تواند داشته باشد كه از جمله آنها ، ممكن است تفاوت مناطق و محورهاي درگيري و يا مراحل مختلف جنگ باشد.

با توجه به احاديث زير و امعان نظر در دلالت آن ها ، به اين واقعيت پي مي بريم كه جهان ، اندكي پيش از ظهور ، دچار جنگ هاي خونين خواهد بود.

حديث 1ـ عن ابي بصر و محمد بن مسلم، سمعنا ابا عبدالله (عليه السلام) يقول : لا يكون هذا الامر حتي يذهب ثلث الناس فقيل له : اذا ذهب ثلث الناس فما يبقي  فقال ، (عليه السلام) : اما ترضون ان تكونوا الثلث الباقي14


حديث 2ـ ... عن زراه ، قال : قلت لابي عبدالله(عليه السلام) :النداء حق قال: اي والله حتي يسعمه كل قوم بلسانهم. و قال، عليه السلام : لا يكون هذا الامر حتي يذهب تسعه اعشار الناس.15

زراره گويد : به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم : آيا نداي آسماني حقيقت دارد فرمود: بلي ، به خدا قسم چنان است كه هر قومي با زبان خودشان ، آن را مي شنوند آن حضرت فرمود:, اين امر محقق نمي شود تا اين كه نه دهم مردم از ميان بروند.

حديث 3ـ ... عن سليمان بن خالد ، قال : سمعت ابا عبدالله (عليه السلام) يقول : قدام القائم موتتان، موت احمر و موت ابيض ، حتي يذهب من كل سبعه خمسه، الموت الاحمر السيف ، و الموت الابيض ، الطاعون.16

... سليمان بن خالد گويد : از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مي فرمود : قبل از قيام قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دو نوع مرگ ومير رخ مي دهد :

مرگ سرخ و مرگ سپيد . ا اين كه از هر هفت نفر ، پنج نفرشان از بين بروند. مرگ سرخ با شمشير . مرگ سفيد با طاعون است.

با ملاحظه ي اين احاديث واحاديث ديگر، معلوم و مبرهن مي شوند كه حجم وسيعي از مرگ وميرها و خون ريزي ها ، مربوط به دوران پيش از قيام امام عصر ، (عليه السلام) و قبل از نداي آسماني است. بنا به روايت يونس بن رباط كه مي گويد :

سمعت ابا عبد الله (عليه السلام) :ان اهل الحق لم يزالوا منذ كانوا في شده . اما ان ذاك الي مده قريبه وعافيه طويله17

از اباعبدالله (عليه السلام) شنيدم كه مي فرمود :همانا، اهل حق ، از هنگامي كه در شدت و سختي بوده اند، پيوسته در آن حال خواهند بود (سختي با‌ آنان همراه است) و همانا بدانيد كه پايان آن سختي ها ، نزديك وعافيتش طولاني است.)

بالاخره در نوميدي بسي اميد است پايان شب سيه سپيد است . كه ان مع العسر يسرا فان مع العسر يسرا

خلاصه اين كه يك دسته از روايات در مورد خون ريزي ها ، مربوط به دوران قبل از ظهور است و يك دسته از اخبار ، از مجعولات و از اسرائيليات است كه با هدف و انگيزه هاي مختلفي ، مانند خدشه دار كردن چهره نهضت جهاني و حكومت حضرت مهدي ... ويا توجيه كشتارها در فتوحات و ... وارد كتابهاي روايي شده است .

نيز يك سري از آنها ، مرسله و مرفوعه است و مشكل سندي دارد ، مرفوعه ي فضل بن شاذان از امام صادق (عليه السلام ) از اين قبيل است :

يقتل القائم (عليه السلام) حتي يبلغ السوق، قال : فيقول له رجل من ولد ابيه : انك لتجفل الناس اجفال النعم، فبعهد من رسول الله (صلي الله عليه و اله و سلم) او بماذا  قال : وليس في الناس رجل اشد منه باسا فيقوم اليه رجل من الموالي فيقول له : لتسكتن اولا ضربن عنقك فعند ذالك يخرج القائم(عليه السلام) عهداً من رسول الله (صلي الله عليه و ‌اله و سلم)18 ؛

حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) آن قدر از انسان ها مي كشد تا ساق پا را خون فرا مي گيرد. شخصي از فرزندان پدرش19 به حضرت اعتراض شديد مي كند و مي گويد : مردم را از خود دور مي كني ، هم چنان كه گله و گوسفندان را رم مي دهند ! آيا اين روش طبق دستور رسول خدا است  به چه دليلي اين چنين رفتار مي كني  يكي از ياران حضرت از جاي بر مي خيزد و مي گويد : سكوت مي كني يا گردن ات را بزنم حضرت ،عهد و پيماني را كه از رسول خدا (صي الله عليه و آله و سلم) همراه دارد ، بيرون مي آورد و ارائه مي كند.

البته همچنان كه در ابتداي حديث ذكر شد اين حديث ، مرفوعه است و مشكل سندي دارد و از طرفي محتوا و دلالت اش ، ناقص و ناتمام است، زيرا ، سوق ، هم ساق پا را گفته اند و هم ممكن است نام شهر يا محلي باشد ، محلي همانند سوق الاهواز ، (نام اهواز فعلي)، سوق حكمه (نام يكي از مناطق اطراف كوفه) ، سوق اسد (در اطراف كوفه) ، سوق الثلاثاء (منطقه اي در بغداد قبل از ساخته شدن شهر)20 ... بنابراين نمي توانيم بگوييم حتي يبلغ السوق به معناي رسيدن خون به ساق پا است ، خصوصا ، با توجه به اينكه در حديث مذكور ، صحبت از خون به ميان نيامده است ، بلكه چنين به نظر مي رسد كه سوق به معناي رسيدن به محل ومكاني باشد.

البته ، ما طبق روايات صحيح جنگ و خونريزي ، اعدام ها و انتقام ظالمان را در عصر ظهور مي پذيريم ، لكن نه به اين اندازه ها ، رواياتي از اهل بيت (عليه السلام) موجود است كه تعداد قتل ها و مشخصات فردي و گروهي مقتولان‌، در آنها مشخص شده است ،ودر ذيل بعد از نگرش به شيوه ي رفتار حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) با دشمنان و معاندين به معرفي آنان مي پردازيم.

شيوه ي رفتار امام (عليه السلام) با دشمنان
ستمگران و زراندوزان ، در همه ي نقاط عالم، بر ملت هاي مظلوم و مستضعف سيطره داشته اند و دارند و فرهنگ سازي كرده اند. در اين ميان‌، جامعه ي اسلامي ، خسارت هاي بيشماري را متحمل شده به طوري كه دشمنان اسلام از اغاز رسالت نبي مكرم اسلام . (صلي الله عليه و‌اله و سلم) ، همواره ، در ايذا و اذيت آن حضرت و پيروانش بوده اند. بالاخره آن حضرت پس از تحمل مشقت هاي فراوان توانست مسلمانان را از تاريكي ها به سوي روشنايي راهنمايي و سوق دهد ، و حكومت اسلامي را برقرار نمايد . مع الاسف طولي نكشيد كه در هنگامه ي رحلت و بعد از آن ، به گفته امام غزالي رياست طلبان و منافقان با حيله هاي مختلف و فريب دادن مسلمانان ، صاحب غدير را كه منصوب از طرف خداوند حكيم بود وهمگي به ولايت اش تبريك و بخ . بخ يا علي گفته بودند، كنار گذاشته و بر اريكه ي قدرت و سياست سوار شدند و نطفه ي فاجعه و جنايات هولناك در جامعه ي اسلامي منعقد گرديد.

مولاي متقيان ، اميرمومنان، منصوب خدا بردار رسول خدا(صل الله عليه و اله) اولين مسلمان در ميان مدران فاتح خيبر و جانشين بي واسطه رسول خدا(صل الله عليه و اله) را با آن همه مناقب خانه نشين كرد و يگانه دختر جوان ريحانه آن حضرت، در اندك زماني پس از رحلت پدر بزرگوارش ، نه تنها از طرف منافقان و رياست طلبان ، مورد ضرب و شتم قرار مي گيرد، بلكه به طور وحشيانه اي بين ديوار و در فشار داده شده ومحسن اش سقط مي شود و در نهايت پس از 75 روز بعد از رحلت پدر ،دنيا را با دلي آزرده و جراحاتي بسيار وداع مي كند.

پس از آن حرمت شكني دردناك و فاجعه ها وحشتناك و وحشتناك تر مي شود و اهل بيت عليهم السلام و پيروانشان در روزگار ستم وفشار به سر برده ويكي پس ازديگري مظلومانه به شهادت نائيل مي گردند و در روز عاشورا فاجعه به اوج رسيده و اهل بيت پيامبر اكرم (صل الله عليه و اله) وشيعيان مخلص شان از طفل شيخوار تا پير هفتاد سال مورد هجوم واقع مي شوند به طوري كه روح و عواطف انساني با شنيدن آن همه وحشيگري ها جريحه دار مي گردد. اين ستمگري ها ادامه دارد تا قيام قائم‌ آل محمد (عجل الله تعالي فرجه) و هر روز با رنگ هاي مختلفي جلوه گري نموده فاجعه اي وحشتناك رخ مي دهد، و ظلم و فساد در عالم فراگير مي گردد.

يقينا ، پيش از ظهور و مقارن با آن ، بر دنيا ، ستمگران خون ريزي حاكم اند كه از هيچ جنايتي فرو نمي گذارند ، حال ، امامي ، كه قيام مي كند. در برابر اين همه كج روي ها و بيدادگري ها چه گونه برخورد كند تا جهان را پر از عدل و داد سازد  بي ترديد ، گروه هاي معاندي كه دست شان به خون بشريت آلوده گرديده است و حق مردم را غصب كرده اند و يا پست و مقامشان به خطر افتاده ، در مقابل حركت اصلاح گرانه و نهضت امام ، ايستادگي مي كنند. بنابراين ، امامي كه قيام مي كند و ماموريت تشكيل حكومت جهاني اسلام را دارد، بايد براي برطرف كردن موانع نقشه و برنامه داشته باشد. در اين جا ، مروري به اين برنامه ها خواهيم داشت.

تربيت سپاهيان و تدارك مقدمات جنگ
اما عصر عج براي انتقام و خون خواهي از دشمنان اسلام و به ثمر رساندن انقلاب جهاني و اجراي حدود الهي و برقراري حكومت عدل جهاني ، ناگريز از جنگ خواهد بود و در مقابل اش ، دشمنان تا دندان مسلح و كج انديشان دنيانگر، با در دست داشتن امكانات گسترده و چرخه هاي اقتصادي جهان و برخورداري از فن آوري پيشرفته و سازماندهي ارتش هاي قدرت مند‌، پرچم مخالفت بر مي دارند و مانع مسير اصلاح گرانه ي امام مي شوند. لذا قبل از قيام ، جنگاوران دريادل و دست ياراني توان مند و كارآمد، به هدايت خاص و عام آن حضرت ، تربيت مي شوند و تعداد آنان ، در بعضي از روايات، سيصد و سيزده نفر و در ، برخي ده هزار نفر و در تعدادي از آن ها صد هزار نفر و ... ذكر شده است .

تجهيزات جنگي و وسيله ي دفاعي
تجهيزات آنان ، طبق روايتي از امام صادق (عليه السلام) شمشيرهايي از آهن امّا نه اين آهن شناخته شده است (لهم سيوف من حديد غيرهذا الحديد) كه اگر يكي از آنان با شمشير خود ، بر كوهي ضربه زند‌، آن را دو نيم ميكند21...وسيله ي دفاعي آنان ، طبق روايتي از امام صادق (عليه السلام) به گونه اي است كه اسلحه ي دشمن هرگز ، بر آنان كارگرنيست.22

قاطعيت امام در رويارويي با دشمنان
اما علي (عليه السلام) مي فرمايد :

لا يقيم امرالله سبحانه الا من لايصانع ، و لايضارع ، و لا يتبع المطامع23

فرمان خداوند سبحان را بر پاندارد، مگر كسي كه در اجراي دستور الهي ، مدارا نكند و سازشكار نباشد و پيرو طمع ها و آرزوها نگردد.

حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) نيز قيام به اقامه ي حدود و فرمان الهي مي كند و در برخورد با دشمنان از يك نوع مجازات استفاده نمي كند، بلكه نسبت به جرم اشخاص و گروه ها مجازات متناسب با آن را اجرا مي كند و برخي از آنان را در جنگ نابود مي سازد و حتي فراريان و زخميان آنان را نيز تعقيب مي كند و گروهي را اعدام ، گروهي را تبعيد ، و دست برخي را قطع مي كند و... به فرمايش امام باقر (عليه السلام)... يقوم القائم .... و لا تاخذه في الله لومه لائم24 ...

قائم ، قيام مي كند، .... و در اجراي احكام الهي ، از ملامت هيچ ملامت كننده اي بيم نمي كند.

بنابراين ، به آن حضرت نقمت و عذاب كننده ي مجرمان و دشمنان لقب داده اند. از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه فرمود : اذا تمني احدكم القائم فليتمنه في عافيه فان الله بعث محمدا. صلي الله عليه و آله ، رحمه ويبعث القائم نقمه25

هنگامي كه يكي از شما ، ظهورقائم را آرزو وتمنا بكند (كه در ركاب اش باشد) پس بايد آرزو كند كه در عافيت و تندرستي باشد. زيرا خداوند حضرت محمد (صل الله عليه و اله) را براي خلائق رحمت فرستاد و حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) را عذاب ونقمت مي فرستد

امام صادق (عليه السلام) دليل ملقب شدن حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) به لقب نقمت را چنين بيان ميدارد.

... فنتم حجه الله علي الخلق حتي لايبقي احد علي الارض لم يبلغ اليه الدين و العلم ، ثم يظهر القائم (عليه السلام) و يسير (و يصير) سببا لنقمه الله و سخطه علي العباد ، لان الله لا ينتقم من العباد الا بعد انكارهم حجه26

پس ما ، بر خلق خدا ، اتمام حجت مي كنيم تا اين كه همگان ، نسبت به دين‌، شناخت پيدا كنند، بر روي زمين ، كسي باقي نماند كه دين به او ابلاغ نشده باشد. سپس (در آن هنگام) حضرت قائم (عليه السلام) ظهورمي كند و سبب نقمت خدا و خشم و غضب او بر بندگان مي گردد، زيرا ، خداوند، از بندگان اش انتقام نمي گيرد، مگر بعد از ان كه حجت اش را انكار كنند .

سپس معلوم مي شود آنانكه مورد غضب امام عصر (عليه السلام) قرار مي گيرند ، همان كساني هستند كه حجت بر آنان تمام شده است، ولي آنان حجت خدا را نمي پذيرند و سخت انكار مي كنند.

محمد بن مسلم ، ضمن حديثي از امام باقر (عليه السلام) نقل مي كند كه آن حضرت مي فرمايد :

.. اما شبهه من جده المصطفي (صلي الله عليه وآله و سلم) فخر وجه بالسيف و قتله اعداء رسوله (صل الله عليه و اله) و الجبارين و الطواغيت ، و انه ينصر بالسيف و الرعب و انه لا ترديد له رايه27 ...

اما شباهت او به جدش محمد مصطفي (صل الله عليه و اله) خروج او با شمشير است و اين كه او ، دشمنان خدا و رسول اش و جباران و طاغوت ها را خواهد كشت و او با شمشير و رعب ياري مي شود و هيچ پرچمي از او باز نگردد.

جنگ و كشتار
در هر مقطعي از زمان يا مكان ، نوع رفتار و برخوردها با مخالفان و دشمنان متفاوت است. مثلا ، در زمان پيامبر اكرم (صل الله عليه و اله) رحمت و ترويج دين بود ، و در زمان امام علي (عليه السلام) رحمت و منت گذاري بر مخالفان و ... حال بايد ديد كه در هنگام ظهور ، رفتار امام زمان (عليه السلام) با دشمنان چه گونه خواهد بود. براي پاسخ به اين سوال نگاهي به روايات مي اندازيم.

حديث 1ـ ... عن زراه، عن ابي جعفر (عليه السلام) قال : قلت له ... فقال : اسمه اسمي . قلت : ايسير بسيره محمد (ص ) ، قال :هيهات ، هيهات! يا زراه ! ما يسير بسيرته قلت : جعلت فداك لم قال : ان رسول الله (صل الله عليه و اله) سار في امته بالمن ، كان يتالف الناس ، و القائم يسير بالقتل . بذاك امر في الكتاب الذي معه ان يسير بالقتل و لايستتيب احدا. ويل لمن ناواه28

زراره از امام باقر (عليه السلام) روايت كرده كه ... فرمود : اسم او، اسم من است پس عرض كردم آيا به سيره و روش حضرت محمد (صل الله عليه و اله) رفتار مي كند  فرمود ,: هرگز ! هرگز ! اي زراره ! به سيره او رفتار نمي كند ! گفتم : فدايت گردم! براي چه  فرمود : همانا رسول خدا (صل الله عليه و اله) با ملايمت و نرمي و مهرباني رفتارمي كرد تا دل ها را به دست آوردو مردم با آن حضرت الفت گيرند. ولي حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سياست قتل را در پيش مي گيرد و طبق دستوري كه دارد رفتار مي كند و توبه ي كسي را نمي پذيرد . پس واي بر كسي كه با او دشمني كند !

حديث 2ـ .... عن ابي بكر الحضرمي ، قال : سمعت ابا عبدالله (عليه السلام) يقول : لسيره علي بن ابي طالب ، عليه السلام، في اهل البصره كانت خيرا لشيعته مما طلعت عليه الشمس . انه علم ان للقوم دوله ، فلو سباهم لسبيت شيعته ، قال : قلت :فاخبرني عن القائم ، ايسير بسيرته قال : لا ، لان عليا (عليه السلام) سار فيهم بالمن لماعلم من دولتهم ، و ان القائم (عليه السلام) يسير فيهم بخلاف تلك السيره لا نه لا دوله لهم29

از ابوبكر حضرمي نقل مي كند كه گفت , از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه مي فرمود : روش علي بن ابي طالب (عليه السلام) در ميان اهل بصره ، براي شيعيان اش ، از آن چه خورشيد بر آن ميتابد ، بهتر بود ، زيرا ، او ميدانست كه اين قوم را دولت در پيش است ، اگر آنان را اسير كرده بود،‌همانا شيعيان اش نيز اسير مي شدند . عرض كردم : مرااز حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) مطلع بفرما كه آيا ايشان نيز با اهل بصره همانند روش او رفتار مي كند فرمود : نه زيرا ،حضرت علي (عليه السلام) مي دانست كه حكومت هاي بعد از او ، به دست دشمنان است ، لذا با آنان به ملاطفت و چشم پوشي رفتار مي كرد ، ولي حضرت قائم ، چون پس از خود، دولتي براي آنان نمي بيند، بر خلاف سيره ي حضرت علي (عليه السلام) رفتار مي كند.

البته اين حديث ، از نظر سند ، مورد اشكال است30 . چون اسماعيل بن مرار ، مجهول است . مرحوم اردبيلي در مجمع الفائده و مرحوم علي در مدارك الاحكام و مرحوم مجلسي به مجهول بودن او تصريح كرده اند31.

حديث 3ـ ... عن يحيي بن العلاء الرازي ، قال : سمعت ابا عبدالله (عليه السلام) يقول : ينتج الله تعالي في هذه الامه رجلا مني و انامنه ، يسوق الله تعالي به بركات السماوات و الارض ، فنتزل السماء قطرها ، وتخرج الارض بذرها ، و تامن و حوشها و سباعها و يملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا ، و يقتل حتي يقول الجاهل لو كان هذا من ذريه محمد صلي الله عليه وآله ، لرحم .

يحيي بن علا رازي مي گويد : از ابا عبداله (عليه السلام) شنيدم كه مي فرمود : خداوند متعال در ميان اين امت بيرون آورد مردي را كه از من است و من از او هستم. خداوند تعالي به سبب او به بركات اسمان ها و زمين را به خلائق عطا فرمايد. پس اسمان ، باران اش را فرود آورد وزمين بذرهايش را مي روياند ، و حيوانات وحشي و درنده در امان مي شوند . و زمين را پر از عدل و داد مي كند ، هم چنان كه پر از ظلم و ستم شده باشد. و به حدي از بيدادگران و دشمنان را مي كشد كه جاهلان مي گويند، : اگراين مرد از ذريه ي محمد مي بود، ترحم مي كرد

نكته ي قابل توجه اين كه در اين روايت ، اقامه ي قسط و عدل و گسترده شدن امنيت و شمول بركات را با از ميان رفتن جور و برطرف شدن جائران و قتل آنان مرتبط دانسته ، و اعتراض به قتل را ازناحيه ي جاهلان و عدم آگاهي آنان به امور و واقعيات مي داند.

البته اين روايت نيز ، از نظر سند مورد اشكال است ، زيرا در سندآن، احمد بن عثمان الادمي است كه مجهول است.32

مدت جنگ ها
حديث 1 ـ ... حد ثنا ابو هارون ... ، عن زر بن حبيش‌، سمع عليا (رضي الله عنه ) يقول : يفرج الله الفتن برجل منا‌، يسومهم خسفا ، لايعطيهم الا السيف ،‌يضع السيف علي عاتقه ثمانيه اشهر هرجا‌، حتي يقولوا ، :والله ما هذا من لود فاطمه لو كان من ولد ها لرحمنا...33

از زر بن حبيش نقل شده كه ايشان از علي (عليه السلام) شنيد كه مي گويد : خدا ، به سبب مردي از ما ، فتنه ها و آشوب ها را برطرف مي سازد وآنان (فتنه گران ) را خوار و ذليل مي كند و به آنان جز شمشير چيزي نمي دهد (آشوبگران را مي كشد ) و شمشير بر دوش نهاده و هشت ماه ، به شدت مبارزه مي كند تا اين كه مي گويند : به خدا قسم ! اين از فرزندان فاطمه نيست ! اگر از فرزندان فاطمه بود به ما رحم مي كرد .

حديث 2ـ ... عن عيسي بن الخشاب , قال : قلت للحسين بن علي (عليه السلام) انت صاحب هذا الامر ،  قال : لا ، ولكن صاحب الامر الطريد الشريد الموتور بابيه ، المكني بعمه يضع سيفه علي عاتقه ثمانيه اشهر34

... از عيسي بن خشاب نقل شده كه به امام حسين بن علي (عليه السلام) عرض كردم : آيا شما صاحب اين امر هستيد  فرمود : نه ولكن صاحب الامر رانده شده دورافتاده ، خون خواه پدرش و داراي كنيه ي عمويش35 است . شمشيرش را هشت ماه بر دوش خود مي نهد .

حديث 3ـ ... عن ابي بصير ، قال : سمعت ابا جعفر الباقر (عليه السلام) يقول : يقول : ... ويضع السيف علي عاتقه ثمانيه اشهر هرجا هرجا ، حتي يرضي الله , قلت : فكيف يعلم رضا الله  قال : يلقي الله في قلبه الرحمه ...36

از ابو بصير نقل شده كه گفت شنيدم اما اباقر (عليه السلام) مي فرمود : شمشير را هشت ماه بر دوش خود مي نهد و به شدت مبارزه مي كند ، تا اين كه خداوند راضي شود، عرض كردم : چه گونه رضايت خدا را ميداند ( از رضايت خدا آگاه مي شود ) فرمود : خداوند ، به دل ايشان رحمت مي اندازد...

ابن اثير مي گويد ؛ الهرج : قتال و اختلاط 37

شايد مراد ، اين باشد كه مدت عمليات تهاجمي لشكريان حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه) كه منجر به تضعيف و شكسته شدن شوكت ظالمان و متلاشي شدن آنان مي شود، هشت ماه به طول مي انجامد ، و پس از آن ، آنان، به عملياتي ايذائي و موضعي و مقطعي روي مي آورند كه در فاصله هاي زماني بعد ، با آنان مقابله ، و براي هميشه ريشه كن مي شوند.

از نظر سند هر سه روايت كه در آن هرج و مرج ذكر شد، ضعيف است ، و چون عمر بن قيس و عيسي بن الخشاب ، در سند روايت اول و دوم مجهول اند و در سند روايت سوم ، ابن ابي حمزه است كه آن هم مورد بحث وتضعيف قرار گرفته است .

قاطعيت امام در برخورد با اشخاص و گروه هاي مختلف
ائمه ي طاهر ،‌(عليه السلام) مهربان بودند و همه ، منشا رحمت و بركات اند. امام رضا ، عليه السلام مي فرمايد :

الامام ، الانيس الرفيق ، الوالد الشفيق ، و الاخ الشقيق والام البره بالولد الصغير و مفزع العباد في الداهيه الناد 38...

امام ،‌همدمي رفيق ، پدري دل سوز ، برادري دلسوز ، مانند دو نيمه ي خرما كه به هم متصل باشند، مادر مهرباني نسبت به فرزند خردسال اش ، پناه امت در گرفتاري هاي هولناک است .

نيز ابو ربيع شامي مي گويد : به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم : حديثي از عمر بن اسحاق به من رسيده است . فرمود : عرضه بدار . گفتم : عمرو ، پيش امير المومنين عليه السلام رفت و آن حضرت در چهره ي او زردي مشاهده كرد. حضرت فرمود : اين زردي چيست  گفت : به مرضي مبتلا بودم . پس حضرت علي عليه السلام به ايشان فرمود :

: انا لنفرح لفرحكم ونحزن لحزنكم و نمرض لمرضكم و ندعو لكم فتدعون فنؤمن ... فقال ابو عبدالله (عليه السلام) : صدق عمرو39

همانا ، ما ، در شادي شما شاديم و در غم واندوه شما اندوه ناك و در مريض شما ، مريض مي شويم و براي شما دعا مي كنيم . پس شما دعا كنيد و ما آمين مي گوييم ... پس امام صادق (عليه السلام) فرمود : عمرو، راست گفت

نظير اين جريان را رميله از اميرالمومنين (عليه السلام) نقل مي كند40 .

نيز امام عصر (عجل الله تعالي فرجه) در توقيعي به شيخ مفيد (ره) مي فرمايد :

... انا غير مهملين لمراعتاتكم ، و لاناسين لذكركم و لولا ذلك لنزل بكم اللاواء و اصطلمكم الاعداء41

همانا ،‌ما سرپرستي شما را وا نگذاشته ايم (شما را مراعات و مواظبت مي كنيم ) و فراموش تان نمي كنيم ، اگر جز اين بود ، گرفتاري ها ، شما را از پاي مي انداخت و دشمنان ، شما را از بين مي بردند...

امثال اين احاديث بسيار است . ائمه ي طاهر ، عليهم السلام مايه ي رحمت اند و مقتضي رحمت آنان برداشتن موانع از سر راه است . مقابله ي قاطع با ظالمان ومخالفان حاكميت اسلام ، يكي از مصاديق رافت و رحمت امام به مومنان است . با توجه به اين كه شرايط ويژه ي هنگام ظهور طوري است كه جايي را براي كوچك ترين اغماض و مدارا با معاندان نمي گذارد ، قاطعيت امام و ياران مقتدر و شهادت طلب آن حضرت در رويارويي با دشمنان و ايجاد رعب و وحشت در ميان آنان ، هر مخالف ستم پيشه اي را به تسليم وا مي دارد و آنان ، چنان مرعوب مي شوند كه بعضا ، خلع سلاح شده و قدرت رويارويي را ندارند ، و بدين ترتيب دامنه برخورد نظامي و خون ريزي ، تقليل مي يابد و به حداقل مي رسد. از طرفي ، زمينه گناه نيز از ميان مي رود ، چون امنيتي براي طاغيان و عاصيان نخواهد بود.

بنابراين اكثريت مردم، مظلوم و ستمديده و طالب خير و صلاح و از كساني خواهند بود كه امام عصر (عجل الله تعالي فرجه) آنان را مورد لطف قرارميدهد و تنها گروهي اندك مقاومت نشان مي دهند. و اين جا است كه در چنين شرايطي ، صلح و تقيه ، و رحمت و رافت با اين گونه افراد و گروه هاي و خطوط ، معنا ندارد و چاره اي جز شمشير و اعمال قوه ي قهريه و قضاوت هاي داودي و سليماني كه در ان نيازي به شهادت شاهدي ندارد42 نيست.

پس اشخاص و گروه هايي مورد نقمت واقع مي شوند كه مي خواهندمانع پيشرفت و به اصطلاح سد راه و صد عن السبيل هستند. اين جا است كه طبق روايت واي به حال كسي كه مانع حركت حضرت بشود

بعضي از آنان ، قوم و نژاد خاصي اند و برخي پيرو ديدن ديگرند و گروه ها و فرقه هايي به ظاهر مسلمان ولي منافق صفت و يا مقدسان كج انديش خواهند بود. امام زمان (عجل الله تعالي فرجه) با هر يك ، به شيوه ي خاصي برخورد خواهند داشت . با نقل رواياتي ، اين موارد را بازگو كنيم .

1- قوم عرب
در رواياتي كه از قوم عرب صحبت به ميان آمده است ، شايد منظور ، اهل مكه و قبيله اي قريش و مخصوصاً بني اميه و بني عباس وبني شيبه و يا حكومت هاي عربي دست نشانده باشد .

اينان، با اهل بيت ، (عليهم السلام ) ، مشكل داشتند و عمده ترين سبب آن ، جنگ بدر است .

در تاريخ نقل شده كه درمكه ، بيست و پنج قبيله متحد شدند و عليه پامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) و مسلمانان جنگ بدر را ترتيب دادند . واقدي ـ كه از علماي عامه است ـ در كتاب خود ، هنگامي كه مقتولان جنگ بدر را ذكر مي كند ، مي گويد : همه‌ي قبائل ، كشته داشتند . در ميان آنان ، تعدادي را حضرت امير المؤمنين (عليه السلام ) به قتل رسانده بود .

لذا آنان ، كينه ي شديدي از امام علي و اهل بيت ، (عليهم السلام ) داشتند .

از طرفي ، حكومت هاي بعد از پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) مردم را عليه امام علي (عليه السلام ) تحريض و تحريك مي كردند و موقعي كه معاويه و بني اميه ، جبهه ي ائتلاف مخالفان را تشكيل دادند، همه ي طوايف و قبايل مذكور ، اطراف محور بغض و كينه و انتقام جمع شدند . در طول تاريخ ، بيش ترين مخالفت ها با اهل بيت ، (عليهم السلام ) از ناحيه ي اين گروه هاي انحرافي و نژاد پرست بوده است . در حالي كه خود ، مناقب اهل بيت ( عليهم السلام ) را مي دانستند .

بنابر اين ، عمده ترين عوامل ضديت قريش را با اهل بيت ، ( عليهم السلام ) در دو امر مي توان بيان داشت :

امام علي ، (عليه السلام ) ، تعدادي از آنان را در جنگ ها كشته بود ، لذا آنان كينه به دل داشتند43 .
اي رؤساي حكومت پس از پيامبر اكرم ، (صلي الله عليه و آله و سلم ) با طرح مسائل فرعي عاطفي مبني بر اين كه علي ( عليه السلام ) اجداد آنان را كشته است ، مردم را عليه آن حضرت تحريض و تحريك مي كردند .


جمعه 8 فروردين 1393

|
 

راه های ارتباط با دردانه زهرا (س)

ارتباط با حضرت به دو صورت مطرح می شود:
الف. ارتباط روحی: انسان از لحاظ روحی احساس می‌کند به حضرت نزدیک شده است. این به دو رکن اساسی نیاز دارد:
1. معرفت هر چه بیشتر و عمیق تر به حضرت؛
2. عمل به وظایف دینی به ویژه انجام واجبات(به خصوص نماز اول وقت) و ترک محرمات(به ویژه در اموال و رعایت حلال و حرام). در کنار این دو رکن، یاد کردن حضرت در زمان‌های مختلف و دعا به وجود مقدس او و زمینه سازی نیز دارای اهمیت است.
ب. ملاقات و دیدار: در زمان غیبت به صورت عادی دیدار آن بزرگوار (که همراه با شناخت باشد) امکان ندارد؛ مگر در مواردی که به صلاح و مصلحت باشد. برای این نوع ارتباط هر چند رفتن چهل شب به مسجد جمکران در میان مردم معروف است؛ ولی به نظر می‌رسد رعایت حدود دینی همراه با توسل و استغاثه به آن حضرت راه صحیح‌تری باشد. البته باید دانست که اگر صلاح نباشد، دیدار نیز اتفاق نمی افتد.
گفتنی است اگر فردی در جاده درستی و صلاح گام برداشت و از آلودگی ها فاصله گرفت و قلب خود را برای خداوند متعال و امام مهدی(علیه السلام) قرار داد احتمال دیدار آن وجود پاک و نورانی بسیار است:
 
آیینه شو جمال پر طلعتان طلب
تو جاروب کن خانه را سپس میهمان طلب
طهارت نفس و تزکیه درون اکسیر عظیمی است که آثار و نتایج بلند و بی شماری دارد و از جمله آنان وصل به یاد و پذیرش از جانب او را ممکن می کند آنچه اصل و فرض است حرکت در مسیر عبودیت و پاکی و جدا شدن از شیطان و رذایل است.
در این صورت آنچه شایسته و به صلاح انسان است برای او میسر و فراهم می آید. هم چنین باید بدانیم که امام پدری مهربان و برادری دلسوز است، امام همه شیعیان را دوست دارد و برای هدایت و سعادت آنها دعا و تلاش می‌کند. البته در این میان شیعیانی را بیشتر دوست دارد که می‌کوشند افرادی صالح و با معنویت باشند. با رعایت موارد زیر، می‌توان به دوستی آن حضرت امید داشت:

شیعیان در زمان غیبت حضرت همواره تحت اشراف و توجه حضرت هستند، و همین توجه آن بزرگوار باعث حفظ شیعه شده است، گرچه ما شیعیان از این نعمت عظمی كه سبب بقاء ماست غافلیم

1. در مقام علم و عقیده هر روز بر معرفت دینی خود بیفزاییم و در جلسات سخنرانی و علمی شرکت کنیم و در شناخت مقام امامت و شخص امام زمان(علیه السلام) (با مطالعات فراوان) کوشا باشیم.
2. در مقام عمل اولین چیز انجام دادن واجبات و ترک گناه و معصیت است. ارتکاب معصیت در محضر امام زمان(علیه السلام) باعث آزرده شدن دل ایشان می‌شود و وقتی پرونده اعمال به محضر ایشان برده می‌شود، از ما دلگیر می‌گردد.
قدم دوم انجام وظیفه است، بهترین راه نزدیکی به آن حضرت و جلب رضایت ایشان، این است که هر کس هر شغل و وظیفه‌ای که دارد، آن را به دقت و سلامت انجام دهد. کسی که وظیفه خود را ترک کند یا ناقص انجام دهد و در عوض آن بخواهد کار نیک دیگری انجام دهد، راهی کج رفته است.
قدم بعدی ایجاد ارتباط معنوی با امام است؛ یعنی، بکوشیم همیشه به یاد امام زمان(علیه السلام) باشیم صبح را با دعای عهد شروع کنیم، در نماز‌هایمان برای آن حضرت دعا کنیم، دعای فرج را در هر فرصتی بخوانیم. دعای ندبه، زیارت آل یاسین و دعاهای دیگر را با توجه به معنا و حضور قلب بخوانیم، صدقه دادن برای سلامتی ایشان، زیارت از طرف ایشان و دعا برای سلامتی و تعجیل فرج آن حضرت، شرکت در مراسم منسوب به ایشان و ... راه‌های ایجاد ارتباط معنوی با امام است و می‌توان بعد از مدتی آثار بسیار مثبت آن را دید و این خود نشان دوست داشتن امام است. اما باز تاکید می‌شود همه این کارها بعد از ترک گناه و عمل به وظیفه و نقش خویش در جامعه و خانواده اثر بخش است؛ وگرنه پوستی بی مغز و خاصیت خواهد بود.

بهترین راه نزدیکی به آن حضرت و جلب رضایت ایشان، این است که هر کس هر شغل و وظیفه‌ای که دارد، آن را به دقت و سلامت انجام دهد. کسی که وظیفه خود را ترک کند یا ناقص انجام دهد و در عوض آن بخواهد کار نیک دیگری انجام دهد، راهی کج رفته است

آیا در عصر ظهور می توانیم با حضرت روابط دوستانه و صمیمی داشته باشیم؟
در اینكه امام زمان(علیه السلام) برای شیعیان و دوستانشان پدری مهربان و دلسوز هستند و هیچ گاه آنها را فراموش نمی‌كنند و چیزی از اعمال ما از آن حضرت پوشیده نیست جای بحثی نیست.
حضرت دو توقیع برای شیخ مفید صادر فرموده اند. در توقیع اول حضرت به شیعیان خود این بشارت را می‌دهند كه:
«ما در رسیدگی و سرپرستی شما كوتاهی و اهمال نكرده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم. كه اگر جز این بود، دشواری‌ها و مصیبت‌ها به شما فرود می‌آمد و دشمنان شما را ریشه كن می‌نمودند؛ انا غیر مهملین لمراعاتكم و لا ناسین لذكركم. ولولا ذلك لنزل بكم اللاواء و اصطلمكم ادعداء»(بحارالانوار، 53، ص175)
لذا آن حضرت چون پدری مهربان كه همواره مراقب فرزندان خویش است و رفتار فرزند از دید پدر مخفی نیست، و گرفتاری‌های فرزند، پدر را نگران می‌كند، مراقب شیعیان و موالیان خود هستند. شیعیان در زمان غیبت حضرت همواره تحت اشراف و توجه حضرت هستند، و همین توجه آن بزرگوار باعث حفظ شیعه شده است، گرچه ما شیعیان از این نعمت عظمی كه سبب بقاء ماست غافلیم.
در زمان ظهور نیز این مراقبت و یاری به صورت تمام و كمال خواهد بود. روابط حضرت با شیعیان همچون اجداد طاهرینش دوستانه و صمیمی است، و هر كس عرض حاجت یا نیاز داشته باشد و بخواهد حضور آن حضرت برسد، می‌تواند خدمت حضرت شرفیاب شود و از الطاف او بهره‌مند گردد. البته چون در روایات در این زمینه مطلب خاصی وارد نشده است نمی‌توان سخن قطعی و خاصی مطرح كرد. ولی ما بر اساس سیره پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت(علیهم السلام) و سخنان آن بزرگواران در مورد مباحث حكومت و روابط حاكم و مردم و با توجه به عنایت آنان به روابط برادرانه بین مردم و كمك به یكدیگر برداشت می‌كنیم كه ارتباط مردم با امام صمیمی و آمیخته با محبت و دوستی است.

جمعه 25 بهمن 1392

|
 

وظایف منتظران غریب عالم . دردانه فاطمه(س)

وظايف منتظران امام زمان (عليه السلام) چيست...؟!

نكات ذيل برگرفته از روايات مي باشد و به عنوان وظايف شيعيان و منتظران واقعي حضرت مهدی (علیه السلام) در عصر غيبت مي باشد كه خدمتتان عرض مي شود. 
مرحوم سيد محمد تقي موسوي (متوفي 1348 هـ ق) در كتاب شريف "مكيال المكارم" به هشتاد مورد از وظايف منتظران اشاره فرموده اند. ما به طور اختصار به برخي از آن ها اشاره مي كنيم: 
1ـ دعا براي امام زمان (عجل الله فرجه) و برای خود ،برای نیل به معرفت حضرت؛
که ائمه هدي (عليهم السلام) نيز همواره بر اين مهم تكيه داشته اند. 
امام صادق(عليه السلام) دعايي به "زراره" تعليم كرده و مي فرمايند : «... اگر زمان غيبت را درك كردي چنين دعا كن: " اللهم عرفني نفسك فإنك إن لم تعرفني نفسك لم أعرف نبيك. اللهم عرفني رسولك فإنك إن لم تعرفني رسولك لم أعرف حجتك. اللهم عرفني حجتك فإنك إن لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني" ... .
همچنين دعاهاي ديگري كه در كتب ادعيه و زيارات بدان اشاره شده، خصوصا دعاي معروف " اللهم كن لوليك الحجه ابن الحسن " كه بحمدالله در بين جامعه شيعه بسيار معروف و مشهور است. 
2- شناخت صفات و سيره امام عليه السلام؛
بديهي است كه يك عاشق دلباخته امام و يك منتظر حقيقي بايد بداند كه محبوبش از چه صفاتي برخوردار بوده و چه سيره و روشي را در زندگي و ساير شئونات آن دارد. 
در اين راستا، مطالعه آيات و روايات فراواني كه در ارتباط با وجود مقدس حضرت بقيه الله الاعظم (عجل الله فرجه) بيان شده، بسيار سودمند است. 
3- رعايت ادب در همه موارد؛
امامي كه واجب الاطاعه و حجت خدا بر تمامي اهل زمين است، نامش محترم و يادش بسيار گرامي است.او پيشواي همه و چشم بيناي خدا در بين مخلوقات اوست. روزي اهل زمين به يمن وجود اوست و هر كس كه به مرتبه اي از مراتب كمال مي رسد ، از پرتو عنايات حضرت حق است كه از مسير امامت به ما رسيده است. 
4- عشق و علاقه نسبت به حضرت؛
سيدعبدالكريم كفاش، هفته اي يك مرتبه به محضر آن حضرت مشرف مي شد. او در ري در جوار حضرت عبدالعظيم حسني مي زيست. در يكي از تشرفاتش، حضرت از او مي پرسند: سيدعبدالكريم! اگر ما را نبيني چه خواهد شد؟ پاسخ مي دهد: آقا حتما مي ميرم. حضرت در پاسخ فرمودند: " اگر چنين نبودي ما را نمي ديدي."
5- علاقه مند كردن ديگران به امام زمان (عجل الله فرجه)؛
طبيعي است كه هر كس به چيزي علاقمند باشد ، درصدد تبليغ و ترويج آن برآمده و آن را به ديگران معرفي خواهد كرد، چه رسد به اينكه وجود مقدس خاتم الاوصيا (عجل الله فرجه) باشد. 
6- انتظار فرج؛
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: " بخشي از ويژگيهاي ائمه (عليهم السلام) عبارت از تقوي، پاكدامني و خيرخواهي ... و صبر در انتظار فرج است."(منتخب الاثرص 498)
در بسياري از روايات، پرفضيلت ترين اعمال، انتظار فرج دانسته شده است. (منتخب الاثر ص493)
در بسياري از احاديث در باب انتظار فرج بيان شده كه هر گاه يكي از منتظران حضرت به رحمت الهي رفت، چنانست كه در ميان سپاه امام و يا در ميان چادر (خيمه) حضرت به شهادت برسد. 
در بعضي از روايات تعبير شده كه چنين شخصي مثل كسي است كه با رسول خدا (صلي الله عليه و آله)در برابر كفر جهاد كرده باشد. 
7- اظهار علاقه وافر براي ملاقات با آن حضرت؛ 
8- ذكر فضایل و مناقب آنحضرت، و شركت در مجالس امام شناسي؛
9- صدقه براي سلامتي امام زمان (عجل الله فرجه)؛
10- بجا آوردن حج و عمره و زيارت مشاهد مشرفه به نيابت از امام؛ 
اعمالي كه به نيابت از امام زمان (عليه السلام) به جا آورده مي شود در واقع هديه اي از جانب عاشقان و شيفتگان به ايشان است. 
11- استغاثه به وجود مقدس امام (عجل الله فرجه)؛
در بعضي از روايات از آن بزرگوار به "غياث المضطر المستكين" تعبير شده است. 
توسل و استغاثه بر اهل البيت (عليهم السلام)، سيره دایمي بزرگان و صلحا و علما شيعه بوده و همواره به وجود مقدس ايشان توسل مي جسته اند.
12ـ تجديد بيعت با امام (عليه السلام)؛
براساس پاره اي از روايات، تجديد بيعت بعد از هر نماز واجب و يا در هر جمعه مستحب است.(مكيال المكارم و منتخب الاثر(
و در روايتي از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه " هر كس بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگويد: "اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم"، نمي ميرد مگر آن كه حضرت را ببيند و بشناسد."(بحارالانوار، ج 86، ص 77، باب 39) 
13ـ اجتناب از محارم؛
كسي كه منتظر واقعي است، بايد از آنچه كه امام زمانش كراهت و تنفر دارد، اجتناب نموده و هر عملي كه در تقرب او موثر است را به خاطر رضاي محبوب و ارتباط روحي با او انجام دهد. 
مرحوم خواجه نصیر طوسي در "تجريد الاعتقاد" مي نويسد: " وجوده لطف و عدمه منا." يعني وجود حضرت لطف و عنايت بر ماست و غيبت ايشان به خاطر اعمال و رفتار بد ماست . 
امام علي (عليه السلام) فرمودند:"زمين خالي از حجت خدا نيست، لكن خداوند متعال، خلقش را از اينكه حجت را بشناسند ، نابينا و محروم مي نمايد و اين به خاطر ظلمي است كه بر خودشان روا داشتند.»(بحارالانوار، ج51، ص113)
" ظلم و جور با بصيرت سنخيت ندارد، و كسي كه در كلاس گناه و معصيت بسر مي برد هم سنخ با اولياي خدا نيست. لذا ديده اش از شناخت حضرت نابيناست."
حضرت مهدي (عجل الله فرجه) در توقيعي چنين مي فرمايند: " فما يحبسنا عنهم إلا ما يتصل بنا مما نكرهه و لانوثره منهم " يعني محبوس نكرده ما را از دوستان، مگر خبرهاي ناگواري كه همواره از ناحيه آنان به ما مي رسد كه ناخوشايند است،درحاليكه ما آن كارها را از ايشان نخواستيم.(احتجاج طبرسي، ج2، ص322()
14ـ برائت از دشمنان خدا و اهل بيت (عليهم السلام)؛ 
امام هادي (عليه السلام) در زيارت شريفه جامعه مي فرمايند: " برئت الي الله عزوجل من اعدائكم و من الجبت و الطاغوت و الشياطين و حزبهم الظالمين" يعني به درگاه خداي عز و جل از دشمنان شما و همچنين از جبت و طاغوت و از شياطين و حزب ستمكار آنان بيزارم.(مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره) 
این بود شمه ای از وظایف منتظران امام عصر علیه السلام ، اما یکی از مهمترین وظایف ما در عصر غیبت خوب زیستن و دین داری است ، چون ما منتظر امامی هستیم که جهان از او انتظار نیکی و خیر دارد ، لذا ما باید بیش از سایرین خود را شبیه به آن امام بزرگوار و متخلق به اخلاق ایشان نماییم.

 


پنج شنبه 9 آبان 1392

|
 
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

این همه لاف زدن و مدعی اهل ظهور، پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم، سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است، آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم، اگر آمد خبر رفتن مارا بدهید، به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم. به اميد ظهور منجي عالم كسي كه با آمدنش دنيا را گلباران و دل موئمنان را روشن و باعث نابودي شياطين زمين مي شود این وبلاگ برای نشان دادن اطلاعات بسیار ریزی در مورد دردانه زهرا(س) شکل گرفته شده بلکه بتواند باعث خوشنودی آقا صاحب الزمان (عج) بشود
پست الکترونیک

پروفایل مدیر وبلاگ

 

مطالب اخیر

راز نهفته غیبت مولایم ،صاحب شمشیر حضرت بقیة الله ارواحنا فداه

دلایل محرومیت بشریت از دردانه زهرا ، گل باغ لیلا ، کس بی کس های شب های ائمه ، مولانا صاحب الزمان(عج)

چگونه ساخته شدن مسجد مقدس حمکران به فرمان سحرخیزمدینه حضرت مهدی ارواحنافداه

روایات و منابع معتبر در مورد شعیب بن صالح

راز نام گذاری مولایم صاحب الزمان به قائم

( استمرار ولایت از ابراهیم خلیل الله تا طاووس بهشت مهدی فاطمه (س

جنگ های آغازین دولت مهدی موعود(عج)آنکه با آمدنش آرزوی تمامی انبیا را براورده می کند

راه های ارتباط با دردانه زهرا (س)

وظایف منتظران غریب عالم . دردانه فاطمه(س)

نقش نوجوانان در حکومت مهدی نرگس

آثار بحث در مورد منتقم خون شاه شیب الخضیب (ع) در این بحره زمان

بحث کردن از مهدویت در این بحره از زمان

مسجد جمکران تسلی بخش دل های غمگین عشاق یوسف زهرا(س)

تنها نشانه الله جگر گوشه تمام معصومین کسی که عیسی (ع) پشت سر او نماز می گذارد در قرآن مبین

یوسف زهرا از کدامین نسل است

اصحاب و یاران دردانه گل صیقل بانو (نرجس خاتون)

به امامت رسیدن غریب عالم (عج) در کودکی

اسامی صحر خیز مدینه در دیگر ادیان

مام زمان (عج) از فرزندان امام حسن مجتبي(ع) است يا امام حسين (ع)؟

حضرت مهدی (عج)در آیات مبارک قرآن کریم

نفس ذکیه کسی که 15 روز بعد از مرگش حضرت قائم می آید

شهادت ابا الحسن (عج)

عزای ابا عبدالله (ع) در شهادت قائم آل محمد

رجعت شاه تشنه لبان

شعار یاران آقا به هنگام حمله به شیاطین روی زمین

چهل حدیث از غریب زهرا(س)

ضرورت غیبت آخرین امام آسمان ولایت الهی

بعضی از نشانه های مولایمان مهدی صاحب الزمان (عج)

مطالبی در مورد تک دردانه زهرا(س)

مطالب زیبا در مورد ظهور آخرین خورشید امامت و ولایت

مهدی جان در احادیث شیعه وسنی

دجال انسان موعود صهیونیست!!!

روز ها در عصر مهدی جان

چند دعا در مورد مهدی موعود

صورت وسیرت ابا صالح

آیا امام زمان (عج) زن و فرزند دارند

مادر حضرت مهدی (عج) حضرت نرجس

چند مطلب زیبا در مورد تولد و ظهور در مورد در دانه زهرا(س)

تفاوت های حضرت با امام حسین (ع)

شباهت های حضرت به امام حسین (ع)

مطالب ارزنده در مورد امام زمان

 

نویسندگان

خادم الحسين

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ولايت آسماني مهدي و آدرس velayatmahdimood.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

هندسه درایران

کانون گفتوگوی قرآنی

احادیث

اولین آیه ای که حضرت تلاوت فرمودند

سوال های قرآنی

ردیاب ماشین

جلوپنجره اریو

اریو زوتی z300

جلو پنجره ایکس 60

 

امکانات جانبی

RSS 2.0

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 45
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 28920
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ztfhtbji9xir1g6d9tz.jpg
ztfhtbji9xir1g6d9tz.jpg
 

دانشنامه مهدویت

 مهدویت امام زمان (عج)
 

لوگوی دوستان

 

 

پیوندهای روزانه

حمل و ترخیص خرده بار از چین

حمل و ترخیص چین

جلو پنجره اسپرت

الوقلیون

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin