ولايت آسماني مهدي

 

 

روایات و منابع معتبر در مورد شعیب بن صالح


با سلام بر دوستان عزيز

در برخي وبلاگ ها مشاهده كردم كه روايات مربوط به شعيب بن صالح رو جعلي  دونستند واسه همين خواستم تا روايات معتبر با اسناد رو همراه با منابع مطالعاتي بيشتر در اين پست قرار بدم....

روايات معتبر بسياري در مورد شعيب بن صالح در كتاب هاي معتبري اومده كه بنده با اسناد اين روايات رو ذكر مي كنم .. لازم به ذكر هست كه در كتاب سفياني  و نشانه هاي ظهور .. سند روايات شعيب نوشته نشده و به نظر مي ياد برخي افراد به خاطر مسائل سياسي پيرامون و يا  .......   مي خواند روايات شعيب رو هم  كه در همون كتاب هاي معتبر اومده رو نادرست جلوه بدند... البته بنده فقط جهت اگاهي بيشتر شما دوستان عزيز منابع روايت ها در مورد شعيب رو عرض مي كنم حالا هركسي دلش خواست بره و اسناد اصلي رو پيدا كنه و بررسي بكنه....  پس براي مطالعه بيشتر در مورد روايات شعيب .. منابع زير رو خدمتتون معرفي مي كنم .. :

 روايات از منابع معتبر  در مورد شعيب بن صالح:

1-در روايات اسلامي آمده که، «شعيب بن صالح» يکي از پرچمداران لشکر حضرت مهدي (عج) در هنگام خروج خواهد بود.

وي مردي کوسه، گندم گون و متوسط القامتي است که دوستدار بني تميم مي باشد و با چهار هزار نفر که لباسهايشان سفيد و پرچمهايشان سياه است از شهر روي خروج مي کند. او مقدّمه ي خروج حضرت مهدي (عج) است. با کسي ملاقات نمي کند مگر اينکه او را خواهد کشت.

و در جاي ديگر آمده که وي از سرقند خروج خواهد کرد. («بحارالانوار»، ج 52، ص 213)

 

2-      نويسنده كتاب «عصر ظهور» در اين رابطه مي نويسد، «اندكي پيش از ظهور حضرت مهدي(ع) در ميان ايرانيان شخصي با عنوان سيد خراساني ظاهر شده كه رهبري سياسي مردم را به عهده مي گيرد. شعيب بن صالح نيز رهبري نظامي(پرچمداري) را عهده دار مي شود. ايرانيان تحت رهبري اين روش، نقش مهمي را در حركت ظهور آن حضرت ايفا مي كنند. سيد خراساني و شعيب جنگ را در مرزهاي ايران، تركيه و عراق هدايت مي كنند و نيروهاي مستقر در شام، خود را به پيش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام آماده پيشروي بزرگ به سوي فلسطين و قدس مي شوند».(علي كوراني، عصر زندگي، ص270)

3-      اميرمومنان مي فرمايد: سفياني و صاحبان پرچم هاي سياه با يكديگر روبرو مي شوند(احتمالا سپاه سيد خراساني يا سيد هاشمي)؛ در حالي كه ميان آنان جواني از بني هاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيله بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد. (فتن ابن حماد، ص86).  

4-      در روايات از عمار ياسر نقل شده كه: شعيب بن صالح پرچمدار حضرت مهدي(ع) است.(ملاحم ابن طاووس، ص53)

5-      در منابع اهل سنت آمده است:‌ فرمانده لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيله بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح نامند. (نورالابصار شبلنجي، ص138)

6-      و نيز: از خراسان سپاهي حركت مي كند كه كمربند هاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح ... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي كنند و در بيت المقدس فرود مي آيند و زمينه ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه ريزي مي كنند. (فتن ابن حماد، ص84 و عقد الدرر ص126).

 

7-      كتاب عصر ظهور:

 در برخى از روايات ، آمده است كه ظاهر شدن خراسانى و شعيب در اثناى جنگ ايرانيان بوقوع مى پيوندد، بگونه اى كه آنها با توجه به طولانى شدن نبردشان با دشمن ، خودشان سيد خراسانى را بعنوان سرپرستى امور اجتماعى و سياسى خود برمى گزينند گر چه وى از پذيرفتن اين منصب خرسند نيست ، اما آنها او را سرپرست خود قرار مى دهند، سپس سيد خراسانى ، شعيب بن صالح را به فرماندهى نيروهاى مسلح خويش ‍ برمى گزيند.

در تعدادى از روايات ، زمان آخرين مرحله زمينه سازى آنان كه متصل به ظهور حضرت مهدى عليه السلام است مشخص گرديده كه شش سال خواهد بود. اين برهه ، مرحله شعيب و خراسانى است ، از محمد بن حنيفه نقل شده است كه فرمود:

((درفشهاى سياهى از بنى عباس و پس از آن درفشهاى سياه ديگرى از خراسان خروج مى كنند كه حاملان آنها كلاه سياه و لباس سفيد بر تن دارند، پيشاپيش آنان مردى است كه وى را صالح بن شعيب يا شعيب بن صالح مى نامند او از قبيله بنى يمنم است آنان نيروهاى سفيانى را شكست داده و در بيت المقدس فرود مى آيند تا مقدمه حكومت حضرت مهدى عليه السلام را فراهم آورند، تعداد سيصد تن ديگر از شام به او مى پيوندد، فاصله خروج او تا تقديم زمام امور را به حضرت مهدى عليه السلام هفتاد و دو ماه ميباشد.)) (274)

بعلاوه روايت هفتاد و دو ماه اگر چه قابل قبول است . چون به طرق زيادى از محمدبن حنيفه نقل شده است و روايات ، گوياى اين است كه وى داراى نوشته اى از پدر بزرگوارش حضرت على عليه السلام بوده كه حضرت آن را از گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله نوشته بود و در آن حوادث و پيش آمدهاى آينده بوده ، بلكه بنا بگفته برخى روايات ، در آن نوشته ، نام تمام فرمانروايان حاكم بر مسلمانان ، تا روز قيامت ذكر شده بوده و آنرا فرزندش ابوهاشم از وى به ارث برده و نام كسانى را كه از عباسيان حكومت خواهند كرد به اطلاع آنان رسانده است ....

اما با اين همه ، آنچه كه در مسئله خراسانى و شعيب بهتر بنظر مى رسد، رواياتى است كه مى گويد خروج خراسانى و شعيب همزمان خروج سفيانى و يمنى است ، چون اين روايات ، منتسب به امامان عليه السلام ميباشد و سندش محكمتر است ، بلكه در اين روايات احاديث صحيح (277) السندى نيز مانند روايت ابوبصير از امام باقر عليه السلام وجود دارد.

در هر صورت ، اين مرحله از حكومت زمينه سازان دولت حضرت ، چنانچه ما هم ترجيح داديم ، سال قبل از ظهور وى و يا احتمال اينكه شش سال باشد و در هر حال آخرين مرحله حكومت آنهاست ، اما آنچه مشكل بنظر مى رسد، شناخت مراحل ديگر دولت آنها قبل از آخرين مرحله آن است و اينكه فاصله بين آغاز حكومت آنان بواسطه مردى از قم بين خروج سيد خراسانى و شعيب چقدر است ؟...اين در حقيقت بخشى مفقود از سلسله روايات مربوط به ايرانيان است كه من در روايات نديدم چه اندازه بوده است ... آرى در برخى از روايات ، اشاره هايى در اين زمينه وجود دارد كه بعد از بيان مهم ترين روايات مربوط به حكومت آنان ، خواهد آمد.

 273- بحار ج 52 ص 63.

274- نسخه خطى ابن حماد ص 84 و قريب به همين مضمون در ص 74.

275- بحار ج 52 ص 210.

276- بحار ج 52 ص 232.

277- روايت صحيح آنست كه تمام راويان آن ثقه و مورد اعتماد باشند.

278- بحار ج 52 ص 252 بنقل از اربعين حافظ ابونعيم .

 

 8-  كتاب : مائتان وخمسون علامة حتى ظهور الإمام المهدي (ع)

شعيب بن صالح التميمي في بلدة سمرقند(السوفياتية)كما في كتاب كفاية الموحدين للسيد إسماعيل النوري.

عن الإمام الباقر(ع):(التميمي الذي هو قلانس جيشه سود وثيابهم بيض يهزمون السفياني ويتقدمون إلى الغرب حتى ينزلوا بيت المقدس ويهيئون للمهدي سلطانه ويكون بين خروجه وبين أن يسلّم المهدي اثنان وسبعون شهراً).

عن النبي(ص):((تخرج رايات من المشرق يقودها رجل من تمتم يقال له شعيب بن صالح فيستنفذ ما في أيديهم من سبي أهل الكوفة ويقتلهم)).

وعنه(ص):((يلقي أهل بيتي بلاء حتى يبعث الله راية من المشرق سوادء من نصرها نصره الله ومن خذلها خذله الله حتى يأتوا رجلاً اسمه كأسمي فيولونه أمرهم فيؤيده الله بنصره))وقال:((إذا رأيتم ذلك فعليكم بالرجل التميمي فإنه يقبل من جهة المشرق وهو صاحب راية المهدي))وعنه(ص):((يا جعفر ألا أبشّرك؟ قال:بلى يا رسول الله،فقال إنّ الذي يدفعها إلى القائم هو من ذريّتك أتدري من هو؟قال:لا، قال:ذاك الذي وجهه كالدينار وأسنانه كالمنشار وسيفه كحريق النار.. )).

وتحركت عساكر خراسان وتبع شعيب بن صالح التميمي في بطن الطالقان وبويع السيد الموسوي وفي عبارة لسعيد السوس بخوزستان وعقدت الراية لقناة كردان،وعن الإمام الحسن(ع):(يخرج بالرّي رجل ربعه أسمر من آل تميم كوسج يقال له شعيب بن صالح في أربعة آلاف).

 

9- عن عمار بن ياسر: المهدي على لوائه شعيب بن صالح. - الشيعة والرجعة ج1- ص 211

وفي رواية أخرى: إن على مقدمة جيش المهدي رجلاً من تميم ضعيف اللحية يقال له شعيب بن صالح. - ابن حماد ص 86

وعن محمد بن الحنفية: ثم تخرج من خراسان رايات سود قلانسهم سود وثيابهم بيض، على مقدمتهم رجل يقال له شعيب بن صالح من تميم، يهزمون أصحاب السفياني، حتى تنزل ببيت المقدس توطئ للمهدي سلطانه.

 

أما مواصفاته بحسب الروايات كالتالي:

1- شاب أسمر.

2- خفيف اللحية.

3- نحيل.

4- قائد القوات.

5- صاحب بصيرة ويقين وتصميم لا يلين.

6- رجل حرب من الطراز الأول لا ترد له راية.

7- إنه من أهل الري (طهران).

  


پنج شنبه 30 مرداد 1393

|
 

راز نام گذاری مولایم صاحب الزمان به قائم

وجود مبارک حجة بن الحسن(عج) دارای القاب و اسامی متعددی است که هریک وجه خاصی از آن ذات کریم را بیان می‏دارد. از القاب مشهور حضرتش می‏توان به «قائم» اشاره‏ای ویژه داشت، زیرا این نام مبارک در روایاتی آمده است که گویای سرّ لطیفی است. برای تسمیه آن پیشوای منتظر به قائم وجوه متعددی ذکر گردیده که به برخی از آنها اشاره می‏شود:

       1.      از حضرت باقر(علیه‌السلام) پرسیدند: مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آری. گفتند: پس چرا تنها دوازدهمین شما به این نام، نامیده شد؟ فرمود: آن هنگام که جدّمان حسین(علیه‌السلام) به شهادت رسید، فرشتگان با اشک و آه، ضجه‏زنان گفتند: ای اله و ای سید ما! آیا نمی‏نگری که با بنده برگزیده و فرزند برگزیده تو چه می‏کنند؟ خداوند به آنان چنین وحی کرد: ای فرشتگان من آرام باشید! به عزّت و جلالم سوگند! حتماً از آن‏ها انتقام خواهم گرفت، هرچند مدت‏ها بگذرد؛ آن‏گاه پرده را کنار زد و امامان پس از حسین(علیه‌السلام) را به فرشتگان نمایاند؛ در میان آنان یکی ایستاده بود و نماز می‏خواند، پس خداوند به فرشتگان فرمود: با این شخص ایستاده (قائم) از آن‏ها انتقام می‏گیرم: عن أبی حمزة ثابت بن دینار الثمالی قال: سألت أباجعفر محمد بن علی الباقر(علیه‌السلام) یا ابن رسول الله... فلستم کلّکم قائمین بالحق؟ قال: بلی، قلت: فلِمَ سمّی القائم قائماً؟ قال: لمّا قُتل جدّی الحسین(علیه‌السلام) ضجت علیه الملائکة إلی الله تعالی بالبکاء و النحیب و قالوا: إلهنا و سیّدنا! أتغفل عمّن قتل صفوتک و ابن صفوتک و خیرتک من خلقک؟ فأوحی الله (عزّوجل) إلیهم: قروا ملائکتی. فوعزتی و جلالی! لأنتقمنَّ منهم ولو بعد حین؛ ثم کشف الله (عزّوجلّ) عن الأئمّة من ولد الحسین(علیه‌السلام) للملائکة، فسرّت الملائکة بذلک؛ فإذا أحدهم قائم یصلّی فقال الله (عزّوجلّ): بذلک القائم انتقم منهم.[1]

        2.      بر اثر غیبت طولانی، یاد آن وجود مبارک از خاطره بسیاری از افراد محو و فراموش می‏شود و آن‏گاه حضرتش پس از این فراموشی ناگوار قیام می‏کند: عن الصقر بن دلف قال سمعت أبا جعفر محمد بن علی الرضا(علیه‌السلام) قلت له یابن رسول الله ولِمَ سُمّی القائم؟ قال(علیه‌السلام): لأنّه یقوم بعد موت ذکره و ارتداد أکثر القائلین بإمامته.[2]

       3 .      او را از آن جهت قائم نامیدند که قیام به حق او در میان قیام ائمه دیگر که همگی قائم به حق بودند از ویژگی خاصی برخوردار است: سُمّی بالقائم لقیامه بالحق.[3]

در ویژگی قیام آن حضرت روایاتی هست از جمله حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه‌السلام) می‏گوید که به امام جواد(علیه‌السلام) عرض کردم که آرزو می‏کنم قائم آل محمد شما باشید و عدل و داد را در زمین بگسترانید. امام جواد(علیه‌السلام) فرمود که همه ما قائم به امر خدا و هدایت کننده به دین او هستیم؛ امّا آن قائم که خداوند با او زمین را از اهل کفر و عناد در برابر حق پاک می‏کند و از عدل و داد پر می‏سازد، من نیستم؛ او همان است که ولادتش از مردم مخفی و شخصش غائب می‏گردد... هم نام و هم کنیه رسول خداست...: إنی لأرجو أن تکون القائم من أهل بیت محمد الذی یملأ الارض قسطاً و عدلاً کما مُلئت جوراً و ظلماً. فقال (علیه‌السلام): یا أبا القاسم! ما منّا إلاّ و هو قائم بأمر الله (عزّوجل) و هاد إلی دین الله؛ و لکن القائم الذی یطهّر الله(عزّوجلّ) به الأرض من أهل الکفر و الجحود و یملأها عدلاً و قسطاً هو الذی تخفی علی الناس ولادته و یغیب عنهم شخصه و یحرم علیهم تسمیته و هو سَمِیّ رسول الله‏صلی الله علیه و آله و سلم و کنیّه و هو الذی تطوی له الأرض و یذلّ له کل صعب یجتمع إلیه من أصحابه عدة أهل بدر ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلاً من أقاصی الأرض و ذلک قول الله (عزّوجلّ):﴿اَینَ ما تَکُونُوا یَأت بکُمُ اللهُ جَمیعًا إنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شی‏ءٍ قَدیر﴾.[4] فإذا اجتمعت له هذه العدة من أهل الإخلاص، أظهر الله أمره فإذا کمل له العقد و هو عشرة آلاف رجل خرج بإذن الله (عزّوجلّ) فلایزال یقتل أعداء الله حتی یرضی الله (عزّوجلّ). قال عبدالعظیم: قلت له: یا سیدی! و کیف یعلم أن الله(عزّوجلّ) قد رضی؟ قال: یلقی فی قلبه الرحمة.[5]
نیز حضرت عبدالعظیم می‏گوید: تصمیم داشتم این مطلب را از حضرت جواد الائمه بپرسم که ایشان فرمود: قائم ما مهدی است که حتماً در غیبت به سر خواهد برد و باید منتظر ظهور آن حضرت بود و پس از ظهور باید از وی اطاعت کرد: ... فابتدأنی فقال لی: یا أبا القاسم! إنّ القائم منا هو المهدی الذی یجب أن ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی.[6]
این لقب، تنها به امام عصر(عج) تعلق دارد، گرچه قبلاً گفته شد که قیام به قسط از شرایط عمومی امامت معصومان است: فلعمری ما الإمام إلاّ الحاکم بالکتاب؛ القائم بالقسط[7]؛ انّما هم الأئمّة(علیهم‌السلام) القوامون بدین الله[8]؛ امّا لقب پرافتخار «قائم» از القاب اختصاصی حضرت بقیة الله است: لیعدن أحدکم لخروج القائم[9]؛ ینادی مناد من السماء باسم القائم(عج) فیسمع ما بین المشرق و المغرب... و هو صوت جبرئیل الروح الأمین[10] و تنها آن حضرت به عنوان «قائم آل‏محمد» شناخته می‏شود: ان أدرکت القائم من آل محمد نصرته[11]؛ و منّا المصطفی و المرتضی و منّا یکون المهدی قائم هذه الاُمة[12]، به گونه‏ای که به شیوه‏ای پسندیده مرسوم گردیده است که هنگام ذکر این نام شریف شنوندگان به احترام آن حضرت و به یاد او قیام می‏کنند.
پی نوشت ها:
[1] ـ علل الشرایع، ج 1، ص 192 ـ 191؛ بحار الانوار، ج45، ص221 و ج51، ص29 ـ 28.
[2] ـ کمال الدین، ج 2، ص 50؛ بحار الانوار، ج51، ص30.
[3] ـ الارشاد، ج 2، ص 50 ـ 49؛ بحار الانوار، ج51، ص 283.
[4] ـ سوره بقره، آیه 148.
[5] ـ کمال الدین، ج 2، ص 50 ـ 49؛ بحار الانوار، ج52، ص283.
[6] ـ کمال الدین، ج 2، ص 49.
[7] ـ الارشاد ، ج 2، ص 39.

 


سه شنبه 28 مرداد 1393

|
 

( استمرار ولایت از ابراهیم خلیل الله تا طاووس بهشت مهدی فاطمه (س

 

 

استمرار ولایت از ابراهیم(ع) تا امام زمان(ع)

نیل همه فرزندان صالح ابراهیم(ع) به امامت

ذریه ابراهیم(ع) یا محسن یا ظالم‌اند: "و من ذریتها محسن و ظالم لنفسه مبین".

محسن، هم در حق خویش و هم در حق دیگران نیکوکردار است، پس آن که به دیگران احسان کند، و بر جان خویش ستم روا دارد محسن نیست. از تامل در آنچه گذشت و انضمام این آیه کریمه که خداوند به خلیلش فرمود "لاینال عهدی الظلمین" درمی‌یابیم که عهد امامت به فرزندان محسن آن حضرت رسیده است، زیرا پس از چنین تقسیمی در ذریه آن حضرت و بیان آنکه عهد امامت به ظالمین نمی‌رسد، فرض عدم تعلق این عهد الهی به محسنان به معنای بیهوده بودن آن تقسیم و این تقیید خواهد بود و از آنجا که سخن ذات اقدس اله از هر لغو و بیهوده‌ای منزه است، چنین فرضی از اساس باطل است.

برپایه برهان یاد شده، عهد امامت به همه فرزندان محسن حضرت ابراهیم(ع) رسیده است، یعنی همه انبیاء و اولیاء الهی که از نسل آن حضرت‌اند امام نیز هستند. اگرچه در قرآن به امامت بسیاری از انبیاء ابراهیمی چونان موسی، عیسی یا رسول‌اکرم(ص) تصریح نشده است، براساس برهان یاد شده، با اطمینان می‌توان گفت تمام فرزندان و ذریه محسن و صالح آن حضرت از اسماعیل و اسحاق تا موسی و عیسی و حضرت خاتم‌الانبیاء و از آن وجود مبارک تا ذخیره عالم، حجه‌‌بن الحسن المهدی(عج) به مقام امامت رسیده‌اند.

تجلی انوار درخشان ولایت و امامت (در تکوین و تشریع) در وجود مقدس خاتم پیامبران محمد(ص) از تابش خورشید روشن‌تر است، از این رو کسی را مجال انکار استمرار عهد امامت و مقام نبوت درباره حضرتش نیست. آری توهم رهایی بشر از ولایت تشریعی پس از ارتحال حضرت خاتم‌الانبیا هست که ذهن برخی را به خود مشغول کرده و بدین زعم آفل انداخته است که سلسله درخشان امامت و ولایت، گرچه از ابراهیم خلیل الرحمان تا وجود مبارک خاتم پیامبران استمرار داشته است، اما با ارتحال وجود شریفش این سلسله نیز پایان گرفت و بشر از آن پس از هر ولای تشریعی رها شد!

این توهم، ناروا و این پندار خطاست، زیرا جانشینان انبیا، به ویژه امامان معصوم از ذریه نبی مکرم اسلام(ص) گرچه پیامبر نیستند، حضوری پیامبرگونه دارند: به آنان وحی تشریعی نمی‌شود تا حکم تازه‌ای بیاورند، امام از مقام و جایگاه ولایت کار پیامبرانه می‌کنند، چون ولایت باطنی انبیاء در امام معصوم نیز حضور و ظهور دارد. این ولایت، نه تنها ولایت معنوی بر محور قرب فرائض و نوافل است، بلکه همان ولایت تشریعی و سرپرستی امت است که هرگز زوال نمی‌پذیرد. "انما ولیکم‌الله و رسوله والذین ء امنوالذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم رکعون"سرپرست شما تنها خدا و پیامبر اوست و آنان که ایمان آوردند، همانانی که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند. "

وجود مقدس خاتم انبیا(ع) در غدیر خم بر همین سرپرستی اصرار ورزید و فرمود: الست اولی بکم منکم بانفسکم و پس از پاسخ مثبت همگان فرمود: فمن کنت مولاه فهذا علی مولاه.

براساس آنچه گفته آمد، از داوری میان مردم تا تبیین و تفسیر آیات کلام الهی و در یک جمله آنچه جامعه‌ای زنده و پویا بدان نیازمند است، به سرپرستی ولی معصوم است و پس از رحلت پیامبراعظم(ص)، این ولایت و امامت به وجود مبارک علی(ع) رسید و چنین جانشینی، سخنش سخن پیامبر و خداست و در جایگاه استدلال، برهان می‌آورد و آنجا که مجال بیان است، حکم خدا را با حکمت و موعظت و جدال احسن بیان می‌کند، آنچه را حلال بداند، حلال و هر چه را حرام شمارد، حرام خواهد بود.

اگر امت و شرایط زمان با او همراه باشد، خلافت ظاهری را نیز در دست می‌گیرد و با عهده گرفتن اداره امور جامعه، حراست از کیان دین و امت رامی‌پذیرد، که حضور امت و بیعت با امام خود حجتی است برای آن حضرت: لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر.

پذیرش حکم و فرمان او چون امر خدا و رسولش بی‌چون و چرا بر همگان واجب است: "و ما کان لمومن و لامومنه اذا قضی‌الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم و من یعص‌الله و رسوله فقد ضل ضللا مبینا".

آن معصومی که چنین مقامی دارد و بر تخت جانشینی آخرین پیامبر خدا تکیه می‌زند، براساس "النبی اولی بالمومنین من انفسهم" صاحب همان ولایت تشریعی و سرپرستی نبی خاتم(ص) است. این سلسله پس از پیامبر اسلام

محمدبن عبدالله(ص) با وجود مقدس امیر مومنان علی(ع) آغاز و به وجود مبارک خاتم الاوصیاء حجه‌بن‌الحسن‌المهدی(عج) ادامه می‌یابد.

بیان این سلسله نورانی در سخن صادق آل محمد(ص) چنین جلوه می‌کند: قبل از وفات رسول اکرم خداوند سبحان کتابی را که با مهرهایی از طلا مهر شده بود، بر آن حضرت نازل کرد و فرمود: ‌ای محمد! این وصیت تو به نجبای از اهل بیت توست. پیامبراکرم از جبرئیل پرسید: نجبای من کیان‌اند؟ جبرئیل عرض کرد: علی‌بن ابی‌طالب و فرزندانش. نبی مکرم اسلام آن کتاب را به امیر مومنان داد و به او امر فرمود: یک مهرش را باز کن و به آنچه در اوست عمل کن. امیر مومنان چنان کرد و سپس آن را به فرزندش امام حسن(ع) داد، او نیز با گشودن مهری به محتوای وصیت عمل کرد، آن گاه مکتوب را به امام حسین(ع) سپرد، وی نیز با گشودن مهر مربوط به خود نگریست که در آن نگاشته است: همراه با گروه خود، برای به شهادت رسیدن خارج شو که بی‌تو شهادت بهره آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش. او نیز چنان کرد و پس از آن کتاب را به علی‌بن حسین(ع) واگذارد و آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خویش دریافت که در آن نگاشته است: همراه با گروه خود، برای به شهادت رسیدن خارج شو که بی‌تو شهادت بهره آنان نخواهد شد و جانت را به خدا بفروش، او نیز چنان کرد و پس از آن کتاب را به علی‌بن حسین(ع) واگذارد و آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خویش دریافت که در آن نگاشته است: سکوت پیشه‌کن، در منزل خود بنشین و تا فرا رسیدن مرگت به عبادت پروردگارت مشغول باش و آن جناب چنین کرد. پس کتاب را به فرزندش محمدبن علی(ع) داد، آن حضرت با گشودن مهر مربوط به خود، ماموریتش را چنین دریافت: به مردم حدیث بگو و فتوا بده و از کسی جز خدای عزوجل نترس، زیرا کسی توان آسیب رساندن به تو را ندارد [تا آن گاه که خدا بخواهد] او نیز چنین کرد و سرانجام، مکتوب را به فرزندش جعفربن محمد(ص) سپرد، او نیز با گشودن مهر مربوط به خود، این گونه مامور شد: به مردم حدیث بگو، فتوا بده و علوم اهل بیت را منتشر کن، پدران صالح خود را تصدیق کن و از کسی جز خدای عزوجل هراسان مباش، زیرا تو در پناه و امانی. او نیز چنین کرد و آن را به فرزند خود موسی‌بن جعفر(ع) سپرد و موسی بن جعفر(ع) آن را به امام پس از خود خواهد سپرد و او نیز این گونه خواهد کرد، تا آنکه حضرت مهدی(عج) قیام کند. )

 

بشارت ائمه به وجود مبارک ولی‌عصر(عج

از جمله کارهای گوناگون انبیا (ع) تصدیق انبیای پیشین و بشارت به پیامبران پسین بوده است: "مصدقا لما بین یدیه") "و مبشرا برسول یاتی). )

انبیا همه از حقیقتی واحد منشا می‌گیرند و از یک ذات سخن می‌گویند و مردم را به همان مبدا واحد می‌خوانند، از این رو هر پیامبری پیامبر پیشین را تایید می‌کند و زمینه تبشیر پیامبر بعدی را فراهم می‌آورد.

ائمه(ع) نیز هر یک زمینه ظهور امام بعدی را فراهم و امامان گذشته را تصدیق می‌کردند، ولی بشارت تمام امامان به ظهور امام قائم، ویژگی منحصر به وجود مبارک ولی‌عصر(عج) است که خاتم اوصیاست. این تصدیق و تبشیر، نشانه هماهنگی و هم‌آوایی سلسله ولایت و نظیر هم‌آوایی سلسله نبوت و رسالت است.

پاورقی:

1- سوره صافات، آیه 113. ضمیر تثنیه "هما" در آیه به ابراهیم و اسحاق(ع) باز می‌گردد و از آنجا که اسحاق خود فرزند ابراهیم(ع) است ذریه اسحاق، ذریه ابراهیم خواهد بود.

2 - سوره بقره، آیه 124.

3- سوره مائده، آیه 55.

4 - الارشاد، ج 1، ص 8 و 176، التوحید، صدوق، ص 212، ر. ک: کشف الغمه، ج 1، ص 237، بحارالانوار، ج 21، ص 387.

5 - نهج‌البلاغه، خطبه 3، بند16.

6 - سوره احزاب، آیه 36.

7 - سوره احزاب، آیه 6.

8 - الکافی، ج 1، ص 279 -281.

9 - سوره بقره، آیه 97.

10 - سوره صف، آیه 6.

آيت الله جوادي آملي

 


پنج شنبه 23 مرداد 1393

|
 

این همه لاف زدن و مدعی اهل ظهور، پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم، سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است، آن قدر مرد نبودیم که یارش باشیم، اگر آمد خبر رفتن مارا بدهید، به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم. به اميد ظهور منجي عالم كسي كه با آمدنش دنيا را گلباران و دل موئمنان را روشن و باعث نابودي شياطين زمين مي شود این وبلاگ برای نشان دادن اطلاعات بسیار ریزی در مورد دردانه زهرا(س) شکل گرفته شده بلکه بتواند باعث خوشنودی آقا صاحب الزمان (عج) بشود
پست الکترونیک

پروفایل مدیر وبلاگ

 

مطالب اخیر

راز نهفته غیبت مولایم ،صاحب شمشیر حضرت بقیة الله ارواحنا فداه

دلایل محرومیت بشریت از دردانه زهرا ، گل باغ لیلا ، کس بی کس های شب های ائمه ، مولانا صاحب الزمان(عج)

چگونه ساخته شدن مسجد مقدس حمکران به فرمان سحرخیزمدینه حضرت مهدی ارواحنافداه

روایات و منابع معتبر در مورد شعیب بن صالح

راز نام گذاری مولایم صاحب الزمان به قائم

( استمرار ولایت از ابراهیم خلیل الله تا طاووس بهشت مهدی فاطمه (س

جنگ های آغازین دولت مهدی موعود(عج)آنکه با آمدنش آرزوی تمامی انبیا را براورده می کند

راه های ارتباط با دردانه زهرا (س)

وظایف منتظران غریب عالم . دردانه فاطمه(س)

نقش نوجوانان در حکومت مهدی نرگس

آثار بحث در مورد منتقم خون شاه شیب الخضیب (ع) در این بحره زمان

بحث کردن از مهدویت در این بحره از زمان

مسجد جمکران تسلی بخش دل های غمگین عشاق یوسف زهرا(س)

تنها نشانه الله جگر گوشه تمام معصومین کسی که عیسی (ع) پشت سر او نماز می گذارد در قرآن مبین

یوسف زهرا از کدامین نسل است

اصحاب و یاران دردانه گل صیقل بانو (نرجس خاتون)

به امامت رسیدن غریب عالم (عج) در کودکی

اسامی صحر خیز مدینه در دیگر ادیان

مام زمان (عج) از فرزندان امام حسن مجتبي(ع) است يا امام حسين (ع)؟

حضرت مهدی (عج)در آیات مبارک قرآن کریم

نفس ذکیه کسی که 15 روز بعد از مرگش حضرت قائم می آید

شهادت ابا الحسن (عج)

عزای ابا عبدالله (ع) در شهادت قائم آل محمد

رجعت شاه تشنه لبان

شعار یاران آقا به هنگام حمله به شیاطین روی زمین

چهل حدیث از غریب زهرا(س)

ضرورت غیبت آخرین امام آسمان ولایت الهی

بعضی از نشانه های مولایمان مهدی صاحب الزمان (عج)

مطالبی در مورد تک دردانه زهرا(س)

مطالب زیبا در مورد ظهور آخرین خورشید امامت و ولایت

مهدی جان در احادیث شیعه وسنی

دجال انسان موعود صهیونیست!!!

روز ها در عصر مهدی جان

چند دعا در مورد مهدی موعود

صورت وسیرت ابا صالح

آیا امام زمان (عج) زن و فرزند دارند

مادر حضرت مهدی (عج) حضرت نرجس

چند مطلب زیبا در مورد تولد و ظهور در مورد در دانه زهرا(س)

تفاوت های حضرت با امام حسین (ع)

شباهت های حضرت به امام حسین (ع)

مطالب ارزنده در مورد امام زمان

 

نویسندگان

خادم الحسين

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ولايت آسماني مهدي و آدرس velayatmahdimood.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

هندسه درایران

کانون گفتوگوی قرآنی

احادیث

اولین آیه ای که حضرت تلاوت فرمودند

سوال های قرآنی

ردیاب ماشین

جلوپنجره اریو

اریو زوتی z300

جلو پنجره ایکس 60

 

امکانات جانبی

RSS 2.0

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 28894
تعداد مطالب : 42
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ztfhtbji9xir1g6d9tz.jpg
ztfhtbji9xir1g6d9tz.jpg
 

دانشنامه مهدویت

 مهدویت امام زمان (عج)
 

لوگوی دوستان

 

 

پیوندهای روزانه

حمل و ترخیص خرده بار از چین

حمل و ترخیص چین

جلو پنجره اسپرت

الوقلیون

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin